کلثوم رسولی پور - کارشناسی علوم تربیتی آموزش ابتدایی، دانشگاه پیام سقز
گلاله نوری - کارشناسی شیمی محض، دانشگاه دانشگاه پیام نور مهاباد
سیده ثویبه قادری - کارشناسی علوم تربیتی، دانشگاه علمی کاربردی ارومیه

تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین افکارخودآیند منفی و باورهای غیر منطقی با گرایش به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان دختر پایه ششم شهربوکان است. پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، تحقیقی توصیفی۱ از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم شهر بوکان است. نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. و تعداد ۳۴۰ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از روش میدانی، پرسشنامه استفاده شده است. و تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS۲۰ انجام شده است. برای تحلیل داده ها آزمون فرضهای تحقیق جهت تعیین رابطه متغییرهای پیش بین (باورهای غیر منطقی و افکار منفی) با متغیر ملاک (گرایش به رفتارهای پرخطر) از تحلیل رگرسیون چند متغیری به کار رفته است. بین باورهای غیر منطقی و افکار منفی با گرایش به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان دختراز نظر آماری معنی دار است(.(p<۰/۰۱ بین باورهای غیر منطقی با گرایش به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت به میزان (r= ۰/۲۸) وجود دارد که از نظر آماری معنی دار است(.(P<۰/۰۱ بین افکار خودآیند منفی با گرایش به رفتارهای پر خطر در دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت به میزان (r= ۰/۴۰ ) وجود دارد که از نظر آماری معنی دار است(.(P<۰/۰۱ نتایج بررسی حاضر نشان داد که در ظهور رفتارهای پرخطر نوجوانان، هر دو بعد باورهای غیر منطقی و افکار منفی نقش مثبت داشته است. به منظور طرح مداخلات پیشگیرانه در زمینه کاهش رفتارهای پرخطر نوجوانان، باورهای غیر منطقی و افکار منفی باید در نوجوانان در اولویت برنامه ها قرار گیرد.

رفتار پرخطر، باورهای غیر منطقی، افکارخودآیند منفی