زهرا راکی پور - دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی، گروه ، دانشگاه پیام نور واحد آبادان، خوزستان، ایران
بهرام نیک بخش - استادیار گروه علوم انسانی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور واحد آبادان، خوزستان، ایران.

هدف پژوهش حاضر تعیین و بررسی عوامل اجتماعی موثر برتعارض شغلی و خانوادگی (مطالعه موردی زنان شاغل شهرگتوند در سال (۱۴۰۰-۱۴۰۱ است. روش این پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری شامل زنان شاغل در شهر گتوند در سال ۱۴۰۱ است که از این میان ۲۲۰ نفر ۱۸۰) نفر با شغل دولتی،۴۰ نفر با شغل آزاد) به روش نمونه گیری احتمالی به شیوه طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض کار - خانواده کارلسون، حمایت اجتماعی شربورن و استووارت، رضایت شغلی مینه سوتا و احساس تعلق خانواده فیشر پاسخ دادند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که، ضریب (اثر) مستقیم نشان داد که بین عوامل اجتماعی (رضایت شغلی و حمایت-اجتماعی) و تعارض کار- خانواده معنادار است (P<۰.۰۵)؛ اما ضریب (اثر)مستقیم بین تعلق خانواده و تعارض کار- خانواده معنادار نبود (P>۰.۰۵)؛.همچنین نتایج نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی تحصیلات و سن با تعارض کار- خانواده رابطه معناداردارد (P<۰.۰۵)؛ اما بین تعداد فرزندان و سابقه کار با تعارض کار- خانواده رابطه معنادار دیده نشد .(P>۰.۰۵) در نتیجه با توجه به یافته های پژوهش میتوان گفت هر قدر از زنان شاغل رضایت شغلی و حمایت اجتماعی بیشتری احساس کنند میزان کمتری از تعارضاتکار- خانواده را درک میکنند؛ علاوه براین یافته ها نشان داد که افزایش سطح تحصیلی و سن زنان شاغل موجب کاهش سطح تعارضات کار- خانواده آنان میشود. بنابراین، مدیران و مسئولین سازمانها میتوانند با حمایت از کارکنان خود و افزایش سطح رضایت شغلی آنها از میزان تعارضات شغلی- خانوادگی آنها بکاهند.

عوامل اجتماعی، تعارض شغلی و خانوادگی، زنان شاغل