مرتضی فرجیان - گروه جامعه شناسی، واحد پارس آباد مغان، دانشگاه آزاد اسلامی، پارس آباد مغان، ایران.
عظیم قاسم زاده - گروه مشاوره و راهنمایی، واحد پارس آباد مغان، دانشگاه آزاد اسلامی، پارس آباد مغان، ایران.
جهانبخش عبانژاد - دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی، واحد پارس آباد مغان، دانشگاه آزاد اسلامی، پارس آباد مغان، ایران

نوع پوشش اقوام ایرانی، بارزترین سمبل فرهنگی، مهم ترین و مشخص ترین مظهر قومی و سریع الانتقال ترین نشانه فرهنگی است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناختی دگرگونی در شیوه های پوشش زنان روستایی شهرستان خداآفرین و سنجش عوامل موثر بر آن است. چارچوب نظری تحقیق حاضر مبتنی بر نظریه بوردیو است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل زنان روستایی شهرستان خداآفرین (زنان بالای ۲۰ سال) بود که تعداد آنها ۱۰۰۰۰ نفر می باشد. که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ۳۷۲ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. در این تحقیق از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، وضعیت اجتماعی و تغییر شیوه پوشش زنان روستایی شهرستان خداآفرین رابطه معنی داری وجود دارد .(P<۰/۰۵) بین وضعیت مذهبی و ویژگی های زمینه ای با تغییر شیوه پوشش زنان روستایی شهرستان خداآفرین رابطه معنی داری وجود ندارد .(P>۰/۰۵) نتایج ضریب همبستگی چندگانه، نشان داد که ۳۳ درصد از تغییرات میزان دگرگونی شیوه پوشش زنان از طریق متغیرهای بررسی شده توضیح داده می شود.

پوشش زنان، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی، وضعیت اجتماعی، زنان روستایی