عاطفه باقری - کارشناسی ارشد رشته مدیریت شهری، موسسه غیرانتفاعی آپادانا شیراز

آمروزه رابطه مدیریت حوزه فرهنگی و هنری با اقتصاد توسعه یافته و سرمایه گذاری به نوعی قدرت جایگزین در اقتصاد سیاسی کشورها شناخته میشود. ظهور و رشد اقتصاد خلاق و صنایع فرهنگی، در سالهای اخیر، تمرکز سیاست هایفرهنگی کشورها را به سمت بخش بالقوه سرمایه گذاری فرهنگ و هنر تغییر داده است. به گونه ای که در حال حاضر،سرمایه گذاری بر روی محصولات فرهنگی و هنری به یک مزیت رقابتی در زمینه سرمایه گذاری در جوانب مختلف زندگیکشورها تبدیل شده است و به همین دلیل است که توجه مصرف کنندگان و تولید کنندگان محصولات فرهنگی به این حوزهدر حال افزایش است. یکی از ابعاد رشد و توسعه فرهنگ و هن وجود سرمایه لازم، تاامین، ساماندهی و مدیریت ان است.نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری ناشی از مدیریت فرهنگی و هنری، نیازمند استفاده و به کارگیری راهبردهای موثر و کارآمد با شرایط و هماهنگی متناسب در قسمت های مختلف تولید، توزیع و همچنین مصرفکالا و خدمات فرهنگی و هنری به طور مستمر و متعادل است. به منظور رسیدن به چنین هدفی. مدیران این حوزه ملزومهستند که نقاط ضعف و قوت و همچنین موانع پیشروی قسمت های مختلف فرهنگی و هنری را شناسایی کرده و همچنینراهکارهای خارج شدن از موانع را به سیاست گذاران و اداره کنندگان کشور ارائه نمایند.

اقتصاد، فرهنگ، مدیریت، هنر، سرمایه گذاری