CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی همانندی سرپوش ها در الگوهای پوششی و معماری (گزارش همانندی هشت الگوی سرپوش انسانی با سرپوش های معماری در کاخ توپکاپی)

عنوان مقاله: بررسی همانندی سرپوش ها در الگوهای پوششی و معماری (گزارش همانندی هشت الگوی سرپوش انسانی با سرپوش های معماری در کاخ توپکاپی)
شناسه ملی مقاله: JR_ACO-12-43_002
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:

مسعود وحدت طلب - دانشیار گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.
اکرم یغموری - دانشجوی دکترای معماری اسلامی، گروه معماری، دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تبریز، ایران.

خلاصه مقاله:
برای رمزگشایی از خاستگاه نقش ها و آرایه های هنری، لازم است علاوه بر شناخت تمایلات عمده ذهن انسان، روند دادوستد شکلی بین هنرهای خویشاوند هم، مورد بررسی قرار گیرد تا با آشکارشدن اشتراکات ریخت شناسانه، امکان تحلیل منطقی آن ها فراهم شود. به نظر می رسد فهم رازهای شکلی هنر سرپوش سازی که در دو حوزه و مقیاس متفاوت پوششی و معماری کاربرد دارد از این قاعده مستثنی نیست. این پژوهش با مقایسه خطوط اصلی آثار به جای مانده این دو هنر، در پی پاسخ به پرسش های زیر است: چه میزان از اشتراکات در مقابله شکلی سرپوش های معمارانه و کلاه های مورد استفاده مردم در یک برش تاریخی، قابل شناسایی است؟ چه الگوهای مشترکی بین سرپوش های پوششی دوره عثمانی قرن ۱۶ تا ۱۹ و سرپوش های عناصر و اندام های معمارانه کاخ توپکاپی استانبول وجود دارد؟ این پژوهش با نشان دادن همانندی های شکلی بین سرپوش های پوششی یک دوره تاریخی و سرپوش های معماری هم عصر آن در کاخ توپکاپی، بر آن است تا ضمن رمزگشایی از ابهامات شکلی، نشان دهد چگونه تجربه های کاربردی و کامیابی های زیبایی شناختی، تحت تاثیر ناخودآگاه تباری، از یک هنر به هنر دیگر دست به دست می شود. مطالعات تحقیق به صورت کتابخانه ای و با رویکرد روان پویایی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. نمونه های آماری سرپوش های پوششی از حوزه فرهنگی عثمانی قرون ۱۶ تا ۱۹ و نمونه های معماری از کاخ توپکاپی استانبول انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد دست کم هشت الگوی همانند در بین الگوهای سرپوش مردمان این سرزمین در دوره عثمانی و سرپوش های اجزای تزئینی و ارکان معماری قابل تشخیص است. به نظر می رسد خوگیری به موتیف های آشنا تحت تاثیر مانایی آن ها در ناخودآگاه تباری، زمینه ساز بروز این پسند دیداری و این سوگیری زیبایی شناختی شده باشد.

کلمات کلیدی:
الگوهای معماری, الگوهای پوششی, ناخوداگاه تباری, انسان انگاری, توپکاپی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1977620/