سیاوش شایسته - کارشناسی ارشد روانشناسی ، عضو هیئت علمی دانشگاه افسری امام علی (ع)

شغل یکی از مسائل اساسی در زندگی شخصی هر فرد است و نقش تعیین کننده ای در زندگی او دارد. هدفگذاری شغلی یکی از ابزارهای مهم برای رسیدن به اوج شغل و قرار دادن فرد در مسیر پیشرفت است. هدفپژوهش حاضر پاسخ به این سوال بود استرس تا چه میزان در ارتباط ویژگی های تاریک شخصیت و عملکردشغلی کارکنان نقش واسطه ای خواهد داشت؟ روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی خواهد بود که بااستفاده از پرسشنامه و به شیوه پیمایشی صورت خواهد پذیرفت.جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان منطقه ۱۲ شهر تهران تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفیساده مورد نمونه گیری قرار می گیرند، به این معنا که کلیه کارکنان مورد نظر دارای شانس مساوی درپاسخگویی به سوالات این تحقیق داشتند. جامعه آماری، ۲۵۰ کارمند شامل کارکنانی با مدرک تحصیلیکارشناسی خواهند بود که، مرخصی استعلاجی بیش از ۱ماه در ۶ ماه گذشته و بیماری مزمن خاص مانندسردردهای شدید میگرنی، کمردرد شدید و یا بیماری های مزمن نداشتند و از نظر جسمانی ، سلامت بوده اند.به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه سه صفت تاریک شخصیت، پرسشنامه عملکرد شغلیهرسی و گلداسمیت (۱۹۸۱) و مقیاس تنیدگی ادراک شده کوهن، کمارک و مرملستین استفاده شد و به منظورتجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. بر اسا س نتایج به دست آمده ماکیاولگرایی و خودشیفتگی بهمیزان ۵۱ و ۳۳ درصد عملکرد شغلی را به صورت معکوس و معنادار تبیین میکند و نقش واسطه ای استرسدر این میان برابر ۳۰ درصد می باشد که نشان میدهد استرس در این میان می تواند نقش واسطه ای داشته باشد.

ویژگی های تاریک شخصیت ، عملکرد شغلی کارکنان ، استرس