اعظم بابالویی - دانشجوی کارشناسی ارشد، برنامه ریزی آموزشی، آموزش و پرورش تهران

هدف از پژوهش حاضر، بررسی توسعه مهارت های تفکر انتقادی در دانش آموزان با استفاده از روش های موثر آموزشی و تربیتی است . این پژوهش به روش مروری با بررسی متون و اسناد موجود در این زمینه انجام شده است . نتایج پژوهش حاض نشان می دهد که آموزش مهارتهای تفکر انتقادی در دورههای زمانی مختلف از جمله دوران کودکی ، نوجوانی و بزرگسالی ، می تواند تاثیرات متفاوتی داشته باشد. انگیزه و علاقه دانش آموزان نیز می تواند نقش مهمی در توسعه تفکر انتقادی آنها داشته باشد و می تواند آنها را به تلاش بیشتر و پرسش های عمیق تر ترغیب کند. توانایی های مادرزادی مانند هوش و استعدادهای خاص نقش مهمی در توسعه تفکر انتقادی دانش آموزان دارند. دانش آموزانی که دارای هوش بالاتری هستند، ممکن است توانایی بیشتری در تحلیل مسائل پیچیده و انجام انتقاد سازنده داشته باشند. مشارکت در گروههای تحقیقی و گفتگوهای گروهی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا نقطه نظرهای مختلف را بشنوند و با دیدگاه های متنوعی روبرو شوند، که این امر می تواند توانایی تفکر انتقادی آنها را بهبود بخشد. تعامل با محیط های یادگیری متنوع مانند موزهها، کتابخانه ها، و فضاهای آموزشی غیر رسمی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا دیدگاههای جدیدی به دست آورند و تفکر انتقادی خود را تقویت کنند. استفاده از فناوری های نوین مانند سیستم های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر و نرم افزارهای آموزشی می تواند به دانش آموزان کمک کند تا مهارتهای تفکر انتقادی خود را بهبود بخشند و از آنها برای حل مسائل پیچیده استفاده کنند.

مهارت های تفکر انتقادی ، دانش آموزان، روش های موثر آموزشی و تربیتی