رضا خزائی - کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه خواف
محمدرضا زنگنه ابراهیمی - کارشناسی مشاوره و راهنمایی دانشگاه بجنورد
احمدرضا عباسیان هوشنگدژی - کارشناسی آموزش ابتدایی شهید رجایی تربت حیدریه
محمد عباسیان هوشنگدژی - کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه دانشور نیشابور
امیرحسین حسینی بهلولی - کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه دانشور نیشابور

این مقاله به بررسی تاثیر بیسوادی و وضعیت اقتصادی والدین بر روی فرآیند یادگیری دانش آموزان ابتدایی می پردازد. مطالعه ای که از مدارس مختلف در مناطق گوناگون اقتصادی -اجتماعی انجام شد، به منظور شناسایی چگونگی تاثیر سطح تحصیلات و وضعیت مالی خانوادهها بر عملکرد تحصیلی فرزندانشان طراحی گردید.نتایج به دست آمده نشان می دهد که دانش آموزانی که از خانوادههای با سطح تحصیلی پایین و وضعیت اقتصادی ضعیف تری برخوردار هستند، به طور معنی داری در مقایسه با همسالان خود از خانوادههای با سطح تحصیلی و وضعیت اقتصادی بهتر، در عملکرد تحصیلی پایین تری قرار دارند. این اختلاف نه تنها در نمرات تحصیلی آنها بلکه در مهارتهای اجتماعی و اعتماد به نفس آنها نیز مشهود است .تحلیل دادهها همچنین نشان داد که بیسوادی والدین به طور قابل توجهی با پایین آمدن انگیزه دانش آموزان برای یادگیری و کسب موفقیت های تحصیلی مرتبط است . والدین بی سواد یا با سواد پایین تر، کمتر قادر به کمک به فرزندان خود در تکالیف مدرسه یا فراهم کردن منابع آموزشی غنی هستند.علاوه بر این ، فقر اقتصادی محیطی را ایجاد می کند که در آن دسترسی به منابع آموزشی مانند کتابها، فضاهای مناسب برای مطالعه ، و فرصت های آموزشی اضافی محدود می شود. این شرایط باعث می شود دانش آموزان در محیطی قرار بگیرند که کمتر توانایی پرورش استعدادهای خود و دستیابی به پتانسیل تحصیلی خود را دارند.مقاله با تاکید بر اهمیت حمایت های اجتماعی و آموزشی برای خانوادههای کم درآمد و کم سواد تمام می شود. پیشنهاد می شود که برنامه های حمایتی مانند کلاسهای آموزش والدین ، فراهم کردن منابع آموزشی مکمل برای دانش آموزان، و ایجاد فرصت های برابر آموزشی می تواند به بهبود وضعیت یادگیری دانش آموزان در محیط های چندگانه اقتصادی -اجتماعی کمک کند. این رویکردها می توانند به تقویت پایه های آموزشی و اجتماعی دانش آموزان کمک کرده و موانع پیش روی موفقیت تحصیلی آنها را کاهش دهند.

بی سوادی ،وضعیت اقتصادی ،والدین ،دانش آموزان،ابتدایی