صفیه زائری اصفهانی - دانشجوی دکتری مدیریت آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان

رهبران آموزشی با هوش هیجانی قوی میتوانند احساسات خود را شناخته و به کنترل آنها بپردازند. این امر اثربخشی درمدیریت ارتباطات، حل مسائل، و حتی تصمیم گیری های گروهی را تسهیل می کند. همچنین، توانایی در ایجاد ارتباطات مثبتو الهام بخش با زیرمجموعه ها را تقویت می کند. از طرف دیگر، افراد زیرمجموعه نیز ممکن است به دلیل حساسیت و تواناییرهبر در درک احساساتشان، احساس ارتباط نزدیکتری با رهبران خود داشته باشند . هدف از این پژوهش، بررسی مبنای علمیتلفیق علوم اعصاب با حوزه آموزش است . اخیرا ده ها، جامعه علمی علاقه زیادی به ادغام علوم اعصاب نشان داده اند . درنگاه کلی پژوهش حاضر نشان میدهد که ادغام علوم اعصاب در مفهوم رهبری میتواند به ارتقاء دانش ما از فعالیت مغزیرهبران، توسعه مهارتهای رهبری و بهبود عملکرد در حوزه آموزشی کمک کند. این تحقیقات میتوانند راهنمای مهمی برایارتقاء بهترین شیوه های آموزش و توسعه مهارتهای رهبری در زمینه آموزش باشند . رهبران آموزشی با رویکرد رهبری عصبمحور ممکن است توانایی خوبی در برقراری ارتباطات موثر با اعضای گروه داشته باشند. این ارتباطات میتوانند به تحقیقاتمشترک، تدریس مشترک، و ارتقاء تعاملات مثبت در محیط آموزشی کمک کنند. همچنین، این نوع رهبری میتواند تاثیرمثبتی بر روی انگیزه و تعهد افراد به یکدیگر و هدف های گروهی داشته باشد.

رهبری عصب محور، هوش هیجانی، محیط آموزشی، نورولیدرشیپ، علوم اعصاب