مریم پورکسمایی - مربی گروه علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مقاله حاضر به بررسی رابطه ی سبک زندگی و مصرف ، با تمرکز بر مصرف پوشاک و پیامدهای آن در میان جوانان استان زنجان ، از منظر عقلانیت ابزاری می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش بر پایه نظریات سبک زندگی و مصرف ، و همچنین نظریات عقلانیت و انتخاب بنا شده است . در این مقاله ، عقلانیت ابزاری به عنوان نقطه شروعی برای درک پیچیدگی های سبک زندگی ، و نه به عنوان تحلیلی برای رابطه ی علی و معلولی آن ،مورد استفاده قرار می گیرد.روش تحقیق این پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری آن شامل افراد (زن و مرد) ۱۵ سال به بالا ساکن دراستان زنجان می باشد. نمونه گیری به صورت چند مرحله ای طبقه بندی شده انجام شده و حجم نمونه ۶۱۰ نفر است .یافته های پژوهش نشان می دهد که حدود ۳۰ درصد از پاسخ دهندگان ، زمان فراغت خود را به گشت و گذار در مراکز خرید و پاساژها اختصاص می دهند. در حدود ۴۵ درصد از پاسخ دهندگان ، زمان زیادی را صرف انتخاب لباس خود می کنند و همچنین ، حدود ۵۵ درصد از آنان اظهار داشتند که در انتخاب لباس حساسیت زیادی به خرج می دهند. ۲,۳۷ درصد از پاسخ دهندگان نیز از مد و لباس های جدید پیروی می کنند.علاوه بر این ، بیش از ۷۵ درصد از پاسخ دهندگان در هنگام تصمیم گیری، معمولا راه حل های مختلف را در نظرمی گیرند و حدود ۷۷ درصد از آنان بیان داشتند که هنگام انجام یک عمل ، محاسبه سود و زیان می کنند. از سوی دیگر، ۱۷ درصد از پاسخ دهندگان معتقد بودند که افرادی که اهل محاسبه و سود و زیان هستند، بیشتر فریب می خورند.

سبک زندگی ؛ مصرف ؛ عقلانیت ؛ عقلانیت ابزاری؛ انتخاب