فریبا درتاج - استادیار گروه روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
فاطمه حاج محمدی - دانشجوی ارشد گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تفکر تاملی با باورهای هوشی و رغبت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر رفسنجان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم شهر رفسنجان تشکیل دادند جامعه آماری ۲۳۴۸ نفر است. با استفاده از جدول مورگان ۳۳۱ نفر به صورت تصادفی و خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات پژوهش از سه پرسشنامه باورهای هوشی بابایی (۱۳۷۷) و پرسشنامه تفکر تاملی کمبر و همکاران (۲۰۰۰)، پرسشنامه ر غبتی تحصیلی هالند (۲۰۰۵) استفاده شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها به ترتیب ۸۵/۰، ۹۳/۰، ۷۹/۰ به دست آمد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با نرم افزار SPSS ۲۰ مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد رابطه بین تفکر تاملی با باورهای هوشی و رغبت تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنی دار است و بر اساس نتایج آزمون رگرسیون در گام اول تامل انتقادی، در گام دوم تامل، در گام سوم عمل عادتمند و در گام چهارم درک و فهم وارد الگوی پیش بینی شده است و این چهار متغیر با هم توانسته اند ۶۳ درصد تغییرات از باورهای هوشی و ۵۸ درصد رغبت تحصیلی را پیش بینی کنند. بنابراین می توان گفت تفکر تاملی بر بهبود باورهای هوشی و رغبت تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد.

باورهای هوشی، رغبت تحصیلی، تفکر تاملی.