CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی ناگویی خلقی، باورهای هوشی با خود ناتوان سازی تحصیلی در مقطع متوسطه دوم

عنوان مقاله: بررسی ناگویی خلقی، باورهای هوشی با خود ناتوان سازی تحصیلی در مقطع متوسطه دوم
شناسه ملی مقاله: PESSHCONF01_043
منتشر شده در اولین کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و علوم اجتماعی در علوم انسانی در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:

رقیه فراشی زاده - محقق و دانش آموخته رشته روان شناسی تربیتی –روانشناس تربیتی موسسه روانشناسی مهر آفرین هژبر مشهد
آرزو فرزادمنش - تحلیل گر و دانش آموخته رشته آمارریاضی –مدیر آموزش دانشکده فناوری های نوین دانشگاه علم و صنعت ایران
تکتم نصرتی - محقق و دانش آموخته رشته روان شناسی تربیتی –روانشناس تربیتی موسسه آموزش عالی کاویان مشهد

خلاصه مقاله:
تاثیرات دوره نوجوانی در زندگی اشخاص و جامعه اهمیت بسیاری دارد، به دلیل آنکه رفتار بزرگسال در دوران نوجوانی تثبیت می شود (فرگوسن و وودوارد ، ۲۰۱۲). در حقیقت عوامل موثر بر بر بحران های دوره جوانی، بر رشد و یا عدم تعالی جوانان یکی از مسائل مهم در جامعه و برای والدین در هر کشور است. هدف از این پژوهش تعیین رابطه ناگویی خلقی و باورهای هوشی با خودناتوان سازی تحصیلی در مقطع متوسطه دوم بود.روش پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی با طرح همبستگی، از جمله پژوهش های کمی است و در آن داده ها و اطلاعات به صورت میدانی جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع دوم متوسطه شهر مشهد (۳۵۰۰۰ نفر) در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بوده که بر اساس فرمول کوکران تعداد ۳۸۰ نفر نمونه آماری ما را تشکیل داده است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های خودناتوان سازی تحصیلی برگاس و جونز (۲۰۰۱)، مقیاس ناگویی خلقی بگبی و همکاران (۱۹۹۴)، مقیاس باورهای هوشی عبدالفتاح و یتس (۲۰۰۶) استفاده گردید که پایایی خودناتوان سازی تحصیلی، مقیاس ناگویی خلقی، مقیاس باورهای هوشی، و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه بر اساس ضریب الفای کرونباخ به ترتیب ۷۳/۰ ، ۷۹/۰، ۷۴/۰ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده و روش های آمار توصیفی از نرم افزار SPSS۲۵ استفاده شد. یافته ها نشان داد که دشواری در شناسای احساسات و تفکر عینی با شاخص ناگویی خلقی و باورهای هوشی افزایشی با شاخص باورهای هوشی رابطه مثبت و معنی داری دارد. در این پژوهش متغیر های پیش بین به طور معنی داری توانستند ۵۴/۰ از واریانس الگوهای ناگویی خلقی، باورهای هوشی با خودناتوان سازی تحصیلی را پیش بینی کنند که در این پیش بینی سهم طرحواره های ناسازگار اولیه بیشتر بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بوده است (۰۰۱/۰P<)؛ نتایج حاکی از اهمیت باورهای هوشی ذاتی و ناگویی خلقی بر خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان بوده است. بنابراین در کل می توان نتیجه گرفت که باورهای هوشی ذاتی سبب افزایش استفاده از خودناتوان سازی تحصیلی در نزد دانش آموزان می شوند به طوری که تمامی ابعاد باورهای هوشی باعث می شوند که فرد در زمینه مسائل تحصیلی احساس ناتوانی و عدم اتکاء به توانایی هایش را داشته باشد.

کلمات کلیدی:
ناگویی خلقی، باورهای هوشی، خودناتوان سازی تحصیلی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2025808/