سیدمصطفی صفاری - دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.
مرتضی کدخدا - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی، گروه علومتربیتی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران
ایرج مهدیزاده - استادیار گروه آموزش علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی۸۸۹-۱۴۶۶۵ تهران، ایران
سیدعلیرضا قاسمی - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، گروه روانشناسی، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

این مقاله به تطبیق و مقایسه روند و فرهنگ مفهوم کسر در آموزش ریاضیات در دو کشور ایران و ژاپن می پردازد. دلیل انتخاب این دو کشور، تفاوت های آن ها ازجمله منابع مورداستفاده، روش های تدریس و استراتژی های آموزشی و روش جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای پژوهش حاضر شامل بررسی کتب ریاضی مقطع ابتدایی، مقالات و منابع مرتبط بود. از روش تطبیقی بر اساس الگوی چهار مرحله ای جورج بردی استفاده شده و نمونه محتوای کتاب های درسی ریاضی مقطع ابتدایی در دو کشور موردبررسی قرارگرفته است. روش تحقیق مورداستفاده در نوشتن این مقاله، مطالعه کیفی بارویش تطبیقی است. با توجه به اهمیت مفهوم کسر در تعلیم و تربیت ریاضیاتی، در این مقاله سعی براین قرار گرفت تا تفاوت ها و تشابه های موجود درروند آموزش و فرهنگ کسر در این دو کشور مورد بررسی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان دادند که مفهوم کسر در دو کشور از پایه دوم شروع شده و به کمک زیر ساختار جزء به کل مورد بررسی قرار گرفته است و این کتاب ها در ارائه مفهوم کسر، دارای شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر هستند. با توجه به عملکرد ضعیف نظام آموزشی ایران در آزمون بین المللی تیمز در آموزش مفهوم کسر- در مقایسه با ژاپن - یافته های پژوهش به این سمت رهنمود می کنند که در مباحث مشترک، فقط توجه به کمیت در کتب درسی کمک کننده نخواهد بود و لازم است کتاب های ریاضی ایران در آموزش مفهوم کسر به لحاظ کیفیت نیز اصلاح شوند. این بررسی می تواند به بهترین شکل ممکن به فهم عمیق تری از روش ها و استراتژی های آموزشی در این حوزه منجر شود؛ همچنین با تجزیه وتحلیل دقیق مفهوم کسر در آموزش ریاضیات در دو کشور، به نقاط قوت و ضعف هرکدام اشاره می کند و پیشنهادانی برای بهبود فرایند آموزش و یادگیری این مفهوم ارائه می دهد.

مباحت کسر، آموزش ریاضی، آزمون تیمز، نظام آموزشی ایران، نظام آموزشی ژاپن.