محمدرضا فلاح - نشیار گروه مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم انسانی و هنر، دانشگاه حضرت معصومه (س)، قم، ایران
محسن اسمعیل بیگی - دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، پردیس بین اللملی ارس، دانشگاه تهران، ایران

مفهوم بنیادین مردم سالاری دین ی مبتنی بر عدالت به مثابه دغدغه ای خاموشی ناپذیر در تاریخ اندیشه ورزی سیاسی اجتما عی، آوردگاه بحث و نظر اندیشمندان بوده است. مردم سالاری دینی مبتنی بر عدالت خاستگاه اسلامی اش از ریشههای خلقت فطری این نیاز در انسان معنا می گیرد. بر همین اساس پژوهش حاضر به طراحی الگوی مردم سالاری دینیمبتنی بر عدالت با رویکردی فراترکیب و ارائه بینش های جدید پرداخته است. این پژوهش بر اساس هدف، توسعه ای-کاربردی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش، روش فراترکیب هفت مرحله ایساندلوسکی و بارسو است. بر اساس منطق حاکم بر روش پژوهش فراترکیب، ۴۰ سند با بهره گیری از متدولوژی طراحیالگوی مردم سالاری دینی مبتنی بر عدالت شناسایی شد. سپس با تجزیه و تحلیل مقالات ۵۱ مفهوم با روش کدگذاری باز وکدگذاری بر اساس سازه های جامعه شناختی استخراج و در ۸ مقوله دسته بندی شدند. به اختصار نتایج این پژوهش نشان واژه«مردم سالاری دینی مبتنی بر عدالت» اصطلاح تازه ای در گفتمان سیاسی دنی است که ارائه الگوی بومی و مبتنی بر آموزه های دینی می تواند دستاوردهای مهمی در زمینه ارتقاء جایگاه یک کشور در مسیر دستیابی به اهدافش باشد.

مردم سالاری دینی، عدالت، حکومت مداری، مردم مداری، قانون مداری