CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بازشناسی عناصر سیاسی-جغرافیایی در نوشتارهای تاریخی فرارود (نمونه موردی: بازنمایی سرزمین در گاهان اوستا)

عنوان مقاله: بازشناسی عناصر سیاسی-جغرافیایی در نوشتارهای تاریخی فرارود (نمونه موردی: بازنمایی سرزمین در گاهان اوستا)
شناسه ملی مقاله: JR_JPRESS-12-43_001
منتشر شده در در سال 1400
مشخصات نویسندگان مقاله:

مصیب قره بیگی - دانش آموخته دکتری، گروه جغرافیای سیاسی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران
یاسر شامانی - دانش آموخته دکتری، گروه جغرافیای سیاسی، دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران، ایران

خلاصه مقاله:
حوزه فرارود به ­عنوان یکی از مکان­ های استراتژیک در ایران پیش از اسلام، فضای تولید و توزیع محتواهای سیاسی و هویتی را بر عهده داشته است. در این میان، نوشتارهای تاریخی و اسطوره­ای به­ مثابه خاطره جمعی یک ملت، پدیدآورنده حس تعلق سرزمینی با پیش ­زمینه­ های   عاطفی و قدسی است. سرزمین یا قلمرو، بخشی از فضا است که مصالحه ­ای میان جنبه­ های اسطوره­ای و عقلانی-کارکردی فضا ایجاد می­ کند. سرزمین، از سه مولفه ساخته شده است: یک تکه زمین به مثابه میراث مقدس، زمین ه­ای از قدرت و یک فضای کاربردی. همچنانکه  پیداست، سرزمین ابعاد گوناگونی از زیست اجتماعی و قدرت جمعی را کنار هم می­نهد. عناصر مادی همچون فضا و عناصر نمادین همانند هویت جمعی و عناصر سیاسی-جغرافیایی هویت و سرزمین، به مثابه یک نیروی برانگیزنده و عاملی آیکونوگرافیک، زمینه­ های تشکیل یک ملت با   حاکمیتی اسطوره­ای-تاریخی را مهیا می­ کند. پدیدار گشتن یک هویت مشترک با ملتی اصیل و سرزمینی مقدس، ازجمله شاخص هایی است که می ­توان در درون نوشتارهای اسطوره­ای ایران باستان بازکاوید. پژوهش حاضر با روش تحلیل هرمنوتیکی، چگونگی بازنمایی سرزمین در گاهان را که کهن­ ترین بخش اوستا به ­شمار می ­رود، بررسی کرده است. پرسش بنیادی این پژوهش، آن است که مفهوم سرزمین در گاهان اوستا دارای چه نشانه ­هایی و چگونه بازنمایی شده است؟ نتایج این پژوهش نشان از آن دارد که گاهان به مثابه یک گفتمان اسطوره­ای، دو عنصر سرزمین و ملت را برای عینیت یافتن حاکمیت در فضای ایران، تولید کرده است. همچنین، سرزمین در «شریعت گاهانی»، بدون اشاره مستقیم بدان، به مثابه «اسطوره سرآغاز» و «تکنیک­شناسی سیاست» بازنمایی شده که نمونه عینیت یافته آن، حاکمیت ساسانیان است. تفاوت یافته­ های این پژوهش با نظریه اندیشه ­ی ایرانشهری در آن است که در نظریه مزبور به فضا، رابطه­ مندی، گسست­ و نگرش کل­نگرانه توجه نشده و تنها سرمشق­های اسطوره­ای و بازتولید آن در زیست سیاسی و فرهنگی ایران اهمیت یافته است.

کلمات کلیدی:
گاهان, سرزمین , فرارود, اسطوره سرآغاز, ساسانیان, تکنیک شناسی سیاست

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2030460/