مبدا پیدایش موسیقی از نظر فلاسفه یونان باستان و فلاسفه جهان اسلام

موسیقی در یونان باستان نه تنها به عنوان یک هنر، بلکه به عنوان یک عنصر بنیادی در زندگی اجتماعی ، دینی و فلسفی مورد توجه بود. کارکردها و کاربردهای موسیقی همواره فیلسوفان یونانی را به کنکاش درباره ذات و نیز دلیل پیدایش موسیقی وادار می کرد. پیوند موسیقی با علومی چون ریاضیات و فلسفه و تاثیری که بر اجتماع داشت ، بر ضرورت تفکر در این باره می افزود. برخی از فیلسوفان یونانی معتقد بودند که موسیقی در اصل از تلاش انسان برای تقلید از اصوات طبیعی و جهان پیرامون سرچشمه گرفته است . این اصوات شامل آواز پرندگان، صدای باد، جریان آب، و حتی صدای حیوانات می شدند. آواز پرندگان یکی از اولین و مهم ترین منابع الهامبخش برای ایجاد موسیقی بوده است . به عنوان مثال پرندگان به واسطه نغمه های زیبا و متنوع خود الهام بخش آهنگ سازان اولیه بودهاند. برخی از سازهای موسیقی اولیه نیز بر اساس اصوات پرندگان ساخته شدهاند. مثال: فلوت. تفکر فیثاغورس و افرادی چون افلاطون بر این اصل استوار بود که جهان و بدن انسان بر اساس اصول هارمونی و نسبت های عددی تنظیم شدهاند و اجرام آسمانی و افلاک نسبت به یکدیگر واجد بهترین نسبت های موسیقایی بودند که در نتیجه می توانستند ملودیی را که در حرکت زیبای شگفت انگیز و پیچش های آهنگ دار آسمانی نوسان می کرد، تولید کنند. یکی دیگر از عوامل پیدایش موسیقی به باور یونانی ها، خدایان ی چون آپولو بودند و همین موضوع باعث کاربرد آن برای برقراری ارتباط با خدایان می شد. این تفکر که موسیقی برآمده از اسطورههاست از حدود قرن دهم هجری بین اندیشمندان مسلمان رواج یافت . در این گونه تفکر مابین مسلمانان، تنها اساطیر یونانی ، جای خود را به اساطیر اسلامی دادهاند . ارسطو سعی می کرد با استناد به این دلیل که اگر موسیقی کیهانی وجود داشت سبب نتایج مصیبت آمیزی برای زمین می شد، وجود آن را انکار نماید و به دنبال نتایج منطقی بود. این رویه توسط اندیشمندانی چون فارابی دنبال شد. تفکر فارابی ، معلم ثانی ، درباره مبدا موسیقی کاملا منطبق بر کارکردها و کاربردهای آن است . بنابر همه این مسائل می توان منطقی ترین مبدا برای موسیقی را ذات آدمی و نیاز ذاتی و فطری او به کارکردها و کاربردهای موسیقی دانست .

Keywords:

پیدایش موسیقی , فلاسفه , یونان باستان , فیثاغورس , افلاطون , ارسطو , فارابی