حنانه پرنیان - دانشجو

هدف از این پژوهش روشن سازی و بررسی تاثیر فلسفه در علوم روانشناسی است. آیا اینکه در طول زمان فلسفه چه تاثیر هایی بر علم روانشناسی داشته و علوم روانشناسی در نظرات و ایده های خود تا چه حدی از علوم فلسفه تاثیر پذیرفته است. علم روانشناسی با استفاده از تجربه و دانش فلسفه می تواند گره های زیادی را از مغز و ذهن و افکار انسان باز نماید و همینطور به سبب شناخت مغز و اطلاعات آن درباره ریشه های رفتار آدمی بدست آورد. که این خود سبب می شود انسان بتواند معالجه آسیب های ذهنی و طراحی الگو های مصنوعی از روی ذهن را با کمک تجربه و دانش علمی خود انجام دهد. امروزه ذهن دیگر جعبه سیاه در نزد انسان تلقی نخواهد شد. و بشریت نه فقط به درون آن دسترسی دارد بلکه می تواند در آن مداخله کند و با علم روانشناسی و تاثیر بخشی از علومی مانند فلسفه به جامع و تکمیل شدن این مقوله بپردازد. روانشناسی نیز مانند بسیاری از رشته های علمی دیگر از خانواده دانش فلسفه به حساب می آید اما از قرن 17 به دلیل رشد دانش تجربی رشته های گوناگون سعی بر جدایی از فلسفه داشتند و در آخر در نیمه قرن 19 بود که روانشناسی از مبحث فلسفه جدا شد. از این رو می توان به آن پی برد که گر چه جدا از هم هستند اما تاثیراتی بر هم داشته اند. آنچه در این نوشتار مد نظر است تاثیر فلسفه بر علوم روانشناسی است.

تاریخ روانشناسی، روانشناسی، علم النفس، فلسفه اسلامی، فلسفه علم