مصطفی سلیمانی اصل - دکتری علوم و معارف نهجالبلاغه، هیات علمی و استادیار دانشگاه فرهنگیان
حانیه سادات فخرالاسلامی - کارشناسی ارشد، فقه و مبانی حقوق اسلامی، پردیس شهیدرجایی ارومیه
زهرا درستی - کارشناسی ارشد، فقه و مبانی حقوق اسلامی، پردیس شهیدرجایی ارومیه
راضیه شهباز - کارشناسی ارشد، فقه و مبانی حقوق اسلامی، پردیس شهیدرجایی ارومیه

در عصری که با چشم انداز رسانه ای در حال گسترش تعریف می شود، پرورش سواد رسانه ای انتقادی به عنوان یک تلاش آموزشی ضروری ظاهر شده است. این مقاله به بررسی ترویج سواد رسانه ای انتقادی در آموزش و پرورش، روش های ادغام آن، یافته های کلیدی و پیامدهای آن می پردازد. این مطالعه با تکیه بر مرور ادبیات، بر اهمیت تجهیز یادگیرندگان به مهارت هایی برای تجزیه و تحلیل انتقادی محتوای رسانه، تشخیص سوگیری و مشارکت مدنی آگاهانه تاکید می کند. این بررسی رویکردهای پژوهشی و آموزشی موجود را برای سواد رسانه ای انتقادی ترکیب می کند. این مقاله ادبیات مربوط به آموزش معلمان، ادغام برنامه درسی، و توصیه های خط مشی برای ارتقای سواد رسانه ای در محیط های آموزشی را تحلیل می کند. این مطالعه نقش چندوجهی سواد رسانه ای انتقادی را برجسته می کند. این نشان می دهد که سواد رسانه ای انتقادی افراد را مجهز می کند تا به طور موثر در چشم انداز رسانه ای حرکت کنند، عاملیت رسانه ای و تصمیم گیری آگاهانه را تقویت کنند. علاوه بر این، به مسائل مربوط به بازنمایی رسانه ها، کلیشه ها و عدالت اجتماعی می پردازد و به جامعه ای فراگیرتر و عادلانه تر کمک می کند. سواد رسانه ای انتقادی ابزاری ضروری برای تعامل مسئولانه با رسانه ها در قرن بیست و یکم است. این مطالعه بر نیاز به آموزش معلمان، ادغام برنامه درسی و حمایت از سیاست برای اطمینان از ارتقای موثر آن در زمینه های آموزشی تاکید می کند. در نهایت، سواد رسانه ای انتقادی به افراد این امکان را می دهد تا به شهروندانی آگاه تبدیل شوند و از جامعه ای عادلانه تر و عادلانه تر حمایت کنند.

سواد رسانه ای انتقادی، آموزش رسانه ای، ادغام سواد رسانه ای، برنامه درسی سواد رسانه ای، سیاست آموزشی