طراحی و به کارگیری شاخص های تخصیص منابع مالی آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی: کاربرد نظریه «کارفرما – مجری» در مطالعه کیفی
عنوان مقاله: طراحی و به کارگیری شاخص های تخصیص منابع مالی آموزش در دانشگاه های علوم پزشکی: کاربرد نظریه «کارفرما – مجری» در مطالعه کیفی
شناسه ملی مقاله: JR_JKH-3-4_001
منتشر شده در در سال 766
شناسه ملی مقاله: JR_JKH-3-4_001
منتشر شده در در سال 766
مشخصات نویسندگان مقاله:
Mohammad Shariati - دانشگاه علوم پزشکی تهران- استادیار مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی
Masoud Younesian - دانشگاه علوم پزشکی تهران- دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط
Ali Dadgari - دانشگاه علوم پزشکی شاهرود- مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی- دانشجوی دکتری تخصصی مطالعات سالمندی.
خلاصه مقاله:
Mohammad Shariati - دانشگاه علوم پزشکی تهران- استادیار مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی
Masoud Younesian - دانشگاه علوم پزشکی تهران- دانشیار گروه مهندسی بهداشت محیط
Ali Dadgari - دانشگاه علوم پزشکی شاهرود- مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی- دانشجوی دکتری تخصصی مطالعات سالمندی.
مقدمه: با توجه به اهمیت مدیریت اقتصاد در آموزش ضرورت دارد تا بهدنبال راهی برای مدون نمودن علمی چگونگی اختصاص بودجه در دانشکدههای وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی بود. در این پژوهش با استفاده از «نظریه کارفرما – مجری»، پژوهشگران با هدف تعیین شاخصهایی برای تخصیص بودجه در دانشکدههای مختلف دانشگاه علوم پزشکی مبتنی به اصول علمی مدیریت و اقتصاد به انجام این پژوهش اقدام نمودند.مواد و روشها: این مطالعه کیفی بهصورت تشکیل جلسات صاحبنظران و بهروش دلفی انجام گردید. با مطالعه روشهای تخصیص بودجه کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر دانشگاه و دانشکدههای تحت پوشش، شاخصهای تخصیص بودجه تدوین گردیدند. نتایج: تخصیص بودجه آموزش در دانشگاه علوم پزشکی منتخب، متناسب با عملکرد دانشکدهها، تعداد اعضاء هیات علمی، تعداد دانشجویان و مقطع دانشجویان و هزینهبری رشته نبوده است. بررسیها نشان داد تخصیص اعتبارات هر دانشکده بیشتر معطوف به میزان هزینههای سال قبل و قدرت چانهزنی روسای دانشکدهها بوده است و برونداد حاصل از عملکرد کمتر بهعنوان شاخص بهکار برده میشده است.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش، اقداماتی نظیر چانهزنی و توجیهات کلامی برای افزایش سهم دانشکده از بودجه کل دانشگاه در دانشگاه علوم پزشکی منتخب برای انجام این پژوهش جای خود را به ارایه مستندات و عملکرد در جهت توسعه و حتی ارتقاء کیفیت آموزش داد. این مطالعه نشان داد مناسبترین شاخص برای تقسیم منابع مالی آموزش بین دانشکدههای مختلف یک دانشگاه، بر اساس تعداد دانشجو و هزینهبری هر رشته و مقطع میباشد. در این مطالعه ضرایب هزینهبری رشته و مقطع تعیین و بومی شد.مقدمه: با توجه به اهمیت مدیریت اقتصاد در آموزش ضرورت دارد تا بهدنبال راهی برای مدون نمودن علمی چگونگی اختصاص بودجه در دانشکدههای وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی بود. در این پژوهش با استفاده از «نظریه کارفرما – مجری»، پژوهشگران با هدف تعیین شاخصهایی برای تخصیص بودجه در دانشکدههای مختلف دانشگاه علوم پزشکی مبتنی به اصول علمی مدیریت و اقتصاد به انجام این پژوهش اقدام نمودند. مواد و روشها: این مطالعه کیفی بهصورت تشکیل جلسات صاحبنظران و بهروش دلفی انجام گردید. با مطالعه روشهای تخصیص بودجه کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر دانشگاه و دانشکدههای تحت پوشش، شاخصهای تخصیص بودجه تدوین گردیدند. نتایج: تخصیص بودجه آموزش در دانشگاه علوم پزشکی منتخب، متناسب با عملکرد دانشکدهها، تعداد اعضاء هیات علمی، تعداد دانشجویان و مقطع دانشجویان و هزینهبری رشته نبوده است. بررسیها نشان داد تخصیص اعتبارات هر دانشکده بیشتر معطوف به میزان هزینههای سال قبل و قدرت چانهزنی روسای دانشکدهها بوده است و برونداد حاصل از عملکرد کمتر بهعنوان شاخص بهکار برده میشده است. نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده در این پژوهش، اقداماتی نظیر چانهزنی و توجیهات کلامی برای افزایش سهم دانشکده از بودجه کل دانشگاه در دانشگاه علوم پزشکی منتخب برای انجام این پژوهش جای خود را به ارایه مستندات و عملکرد در جهت توسعه و حتی ارتقاء کیفیت آموزش داد. این مطالعه نشان داد مناسبترین شاخص برای تقسیم منابع مالی آموزش بین دانشکدههای مختلف یک دانشگاه، بر اساس تعداد دانشجو و هزینهبری هر رشته و مقطع میباشد. در این مطالعه ضرایب هزینهبری رشته و مقطع تعیین و بومی شد.
کلمات کلیدی: شاخص، تخصیص منابع، نظریه کارفرما – مجری، منابع مالی آموزش، دانشگاه، آموزش پزشکی، مطالعه کیفی.
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2056080/