بررسی موانع اجرای قوانین اقتصاد اسلامی در جامعه از منظر قرآن و نهج البلاغه

Publish Year: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: English
View: 86

This Paper With 16 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CSJLP-5-2_001

تاریخ نمایه سازی: 30 مرداد 1403

Abstract:

بررسی موانع اجرای احکام اقتصادی دین اسلام از منظر قرآن کریم و نهج البلاغه موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. هدف این پژوهش، بررسی موانع نظری و عملی در حوزه احکام اقتصاد اسلامی از نگاه کلام نورانی وحی (قرآن کریم) و نهج البلاغه است. به طور کلی، می توان گفت که بخشی از این موانع در حوزه معرفت شناسی مورد بررسی و تفسیر قرار می گیرد؛ به این معنا که اقتصاد اسلامی به عنوان یک مکتب اقتصادی، از یک نظام اجتماعی عدالت محور ملهم از آموزه های وحیانی گرفته شده و به عنوان یک مذهب اقتصادی با سایر مکاتب اقتصادی که بر اساس یک معرفت بشری موسوم به علم اقتصاد پایه ریزی شده اند، متفاوت است. بدیهی است که این تفاوت در حوزه معرفت شناسانه، به معنای عاری بودن آن از نقایص و ایراداتی است که ممکن است در حوزه نظری دانش بشر (علوم اقتصادی) رخ دهد. بخش دیگری از این موانع در حوزه عملیاتی نمودن قوانین اقتصاد اسلامی است که به عنوان سدی در مسیر اجرای این قوانین ظاهر شده و مانعی در مقابل پیشبرد اجرای احکام اقتصاد اسلامی در حوزه اجرایی و عملیاتی محسوب می شود. از آنجا که دین مبین اسلام، قرآن کریم و سنت معصوم همه شئونات وجودی انسان، از جمله معاش و زندگی مادی او را نیز در برمی گیرند، پاسخگویی به چالش هایی از این دست یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. پژوهشگر در این مقاله به دنبال بررسی این موضوع بر اساس آیات الهی در قرآن کریم و سیره امام علی (ع) در نهج البلاغه می باشد. روش تحقیق در این مقاله نیز توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است. بررسی موانع اجرای احکام اقتصادی دین اسلام از منظر قرآن کریم و نهج البلاغه موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته می شود. هدف این پژوهش، بررسی موانع نظری و عملی در حوزه احکام اقتصاد اسلامی از نگاه کلام نورانی وحی (قرآن کریم) و نهج البلاغه است. به طور کلی، می توان گفت که بخشی از این موانع در حوزه معرفت شناسی مورد بررسی و تفسیر قرار می گیرد؛ به این معنا که اقتصاد اسلامی به عنوان یک مکتب اقتصادی، از یک نظام اجتماعی عدالت محور ملهم از آموزه های وحیانی گرفته شده و به عنوان یک مذهب اقتصادی با سایر مکاتب اقتصادی که بر اساس یک معرفت بشری موسوم به علم اقتصاد پایه ریزی شده اند، متفاوت است. بدیهی است که این تفاوت در حوزه معرفت شناسانه، به معنای عاری بودن آن از نقایص و ایراداتی است که ممکن است در حوزه نظری دانش بشر (علوم اقتصادی) رخ دهد. بخش دیگری از این موانع در حوزه عملیاتی نمودن قوانین اقتصاد اسلامی است که به عنوان سدی در مسیر اجرای این قوانین ظاهر شده و مانعی در مقابل پیشبرد اجرای احکام اقتصاد اسلامی در حوزه اجرایی و عملیاتی محسوب می شود. از آنجا که دین مبین اسلام، قرآن کریم و سنت معصوم همه شئونات وجودی انسان، از جمله معاش و زندگی مادی او را نیز در برمی گیرند، پاسخگویی به چالش هایی از این دست یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. پژوهشگر در این مقاله به دنبال بررسی این موضوع بر اساس آیات الهی در قرآن کریم و سیره امام علی (ع) در نهج البلاغه می باشد. روش تحقیق در این مقاله نیز توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای است.