بررسی و تحلیل آموزه های اخلاقی در داستان های عاشقانه شاهنامه
عنوان مقاله: بررسی و تحلیل آموزه های اخلاقی در داستان های عاشقانه شاهنامه
شناسه ملی مقاله: JR_IJEST-19-2_003
منتشر شده در در سال 1403
شناسه ملی مقاله: JR_IJEST-19-2_003
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:
فروغ ابراهیمی گوکی - ۱. Ph.D. Student, Dept. of Persian Language and Literature, Bardsir Branch, Islamic Azad University, Bardsir, Iran.
هوشمند اسفندیارپور - ۲. Dept. of Persian Language and Literature, Bardsir Branch, Islamic Azad University, Bardsir, Iran.
صدیقه علیپور - Dept. of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran.
خلاصه مقاله:
فروغ ابراهیمی گوکی - ۱. Ph.D. Student, Dept. of Persian Language and Literature, Bardsir Branch, Islamic Azad University, Bardsir, Iran.
هوشمند اسفندیارپور - ۲. Dept. of Persian Language and Literature, Bardsir Branch, Islamic Azad University, Bardsir, Iran.
صدیقه علیپور - Dept. of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Humanities, Shahid Bahonar University of Kerman, Kerman, Iran.
زمینه: شعر فارسی در حوزه مسائل عاشقانه، بسیار غنی است. شاعران بسیاری به بنمایههای عاشقانه و بازنمایی روابط میان دو شخصیت عاشق و معشوق پرداختهاند که در این بین میتوان از داستانهای شاهنامه نظیر زال و رودابه، بیژن و منیژه، سیاوش و سودابه یاد کرد. این تحقیق که با استناد به منابع کتابخانهای و روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده، با هدف بازنمایی رویکردهای اخلاقی شاعر در حین پرداختن به موضوعات دیگر بوده است تا نشان داده شود که نگاه تکبعدی و نامگذاری تکوجهی آثار برجستهای چون شاهنامه، چندان مقبول و قابل استناد نیست و باید در این امر تجدیدنظر کرد. همچنین، اخلاق پدیدهای غالب و جریانی سیال در شاهنامه است و این امر، نشان از ذهنیت اخلاقگرای فردوسی دارد.
نتیجهگیری: در داستان زال و رودابه، شرم و در داستان بیژن و منیژه، روحیه انساندوستی و در داستان سیاوش و سودابه، تن ندادن به خواستههای نامشروع دیگران از جمله آموزههای اخلاقی اصلی بوده است. همچنین، سیاوش را میتوان به عنوان الگوی اخلاقی و سودابه را به عنوان شخصیتی اخلاقستیز، به شمار آورد. مهمترین آموزههای اخلاقی در این داستانها عبارت است از: «نوعدوستی و اولویت منافع گروهی بر خواست شخصی»، «شرم و حیا»، «پرهیز از آزار دیگران»، «پرهیز از دغلکاری و هوسبازی»، «اولویت فرهنگ گفتگو بر جنگافروزی». در یک نگاه کلی، فردوسی در اثنای این سه داستان، از اخلاق و کارکرد آن در زندگی بشری سخن گفته و مخاطبان را به اخلاقگرایی و معرفتگرایی سوق داده است.
کلمات کلیدی: Ferdowsi, Shahnameh, Akhlaq, Zal and Rudabah, Bijan and Manijeh, Siavash and Sudabah, فردوسی, شاهنامه, اخلاق, زال و رودابه, بیژن و منیژه, سیاوش و سودابه.
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2064205/