شکست سیاسی و اخلاقی مسئولیت حمایت در فاجعه انسانی غزه

عدم استناد واضح ، مستمر و قدرتمند به مسئولیت حمایت (R۲P) ازسوی جامعه بین المللی متشکل از دولت ها و سازمانهای بین المللی در پاسخ به حمله وحشیانه اسرائیل به غزه، ضعف های اساسی دکترین مسئولیت حمایت را آشکار می کند و استدلالهای هابسون در مورد جزیره ای بودن و جدایی مسئولیت حمایت از واقعیت را تایید می کند. دنیا اکنون بیش از ۸ ماه است که شاهد حملات و تجاوزات رژیم صهیونیستی در غزه است که به نظر اکثریت حقوقدانان و کارشناسان جنایت هولناک اسرائیل در غزه مصداق بارز »جنایات جنگی « و »نسل کشی « است . این در حالی است که مسئولیت حمایت هیچ نقش مهمی در بحث های مربوط به نحوه واکنش به جنایات صهیونیست ها در غزه بازی نکرده است . تخمین زده می شود که تعداد کشته شدگان حملات اسرائیل به نوار غزه تا زمان نگارش این تحقیق به ۳۰ هزار و ۴۱۰ نفر و مجروحان به ۷۱ هزار و ۷۰۰ نفر افزایش یافته است . وضعیت غزه فاجعه بار و از محدوده بحران انسانی فراتر رفته است . با توجه به چنین وضعیتی این پرسش مطرح است که آیا مسئولیت حمایت قابل اجرا و اعمال در جریان حمله اسرائیل علیه غزه است ؟ تحقیق بر این فرضیه استوار است که جنگ کنونی غزه، با تمام استانداردهایی که معمولا مداخله گران بشردوستانه به آن اشاره می کنند، یک مورد عالی برای استناد به مسئولیت حمایت است . اما علیرغم وجود زمینه های مداخله موثر جامعه بین المللی ، غزه میدان آزمون شکست دکترینی است که عمیقا با مسائل اساسی در درون نظام سیاسی بین المللی در پیوند قرار دارد. فاجعه انسانی غزه و انفعال مسئولیت حمایت نشان داد که این هنجار نوظهور بیش از آن که تحت تاثیر الزامات بشردوستانه باشد تحت تاثیر منافع سیاسی و پویایی قدرت است . این ناهماهنگی نه تنها اعتبار مسئولیت حمایت را تضعیف می کند، بلکه نشاندهنده عمق ضعف رویکرد سیستم بین المللی به حقوق بشر و مسئولیت حمایت است .

Keywords:

مسئولیت حمایت , فاجعه انسانی , غزه , نسل کشی , جنایات علیه بشریت .