تحول معنای «دوش» در اندیشه خیام، سنائی و حافظ
عنوان مقاله: تحول معنای «دوش» در اندیشه خیام، سنائی و حافظ
شناسه ملی مقاله: JR_RHET-15-36_002
منتشر شده در در سال 1403
شناسه ملی مقاله: JR_RHET-15-36_002
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:
Ali Mohammad Moazzeni - استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
Ameneh Rajabi - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
خلاصه مقاله:
Ali Mohammad Moazzeni - استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
Ameneh Rajabi - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
خیام، سنایی و حافظ، سه شاعر اندیشمند بزرگ با مشرب های فکری متفاوتند که گرچه در بستر فرهنگ ایرانی اسلامی بالیده اند، از فرهنگ ایران پیش از اسلام و آئین زرتشت نیز تاثیر پذیرفته اند. اثرپذیری شاعران از دو فرهنگ زرتشتی و اسلامی در بسیاری از موارد موجب شده است که واژگان یکسان، طی قرن ها، سایه روشن های معنایی پیدا کنند. یکی از واژگانی که دستخوش تغییر گردیده، واژه «دوش» است. «دوش» تا پیش از عصر خیام و سنایی، بیشتر به معنای «شب گذشته» و گاه مترادف با «سحر» بوده است. به «دوش» در معنای «شب» از دو منظر می توان نگریست. نخست، جایگاه ارزشمند «شب» از دیدگاه زرتشت و اسلام و دیگر، ارتباط «شب» یا «سحر» با اوقات میگساری و باده «صبوحی». «شب» و «سحر» چه پیش از عصر خیام و سنایی و چه پس از آن، پیوندی ناگسستنی با پیام های آسمانی و غیبی داشته اند. در اشعار فردوسی، منوچهری و ناصرخسرو به روشنی می توان به ارتباط این دو با الهامات شبانه پی برد. گاه این الهامات را پیام آوران غیبی مانند «سروش»، فرشته پیام آور آسمانی در آئین زرتشت، فرا می رسانده و گاه، «شب» به تنهایی، محمل رازها و اسرار بوده است. ارتباط «سروش» با «شب»، در اسلام نیز در قالب «وحی» و فرشتهه وحی، «جبرئیل»، بازتاب می یابد و مقدمات نگرش الهیاتی به «شب» و «دوش» و «حضور پیک غیبی» را در اشعار شاعران قرون بعد خصوصا حافظ فراهم می سازد. پیش از پیدایش این نگرش، «دوش» نخستین بار در رباعیات خیام تحول معنایی می یابد و از مفهوم الهیاتی در پیوند با «سروش» و باورهای زرتشتی، فاصله می گیرد. سپس با ظهور عرفان و شعر سنایی، بار دیگر رنگ الهیاتی خویش را بازمی یابد و در پرتو مفهوم «عشق»، معنایی تازه می پذیرد و درنهایت، در غزلیات حافظ، با به تکامل رسیدن و متعالی گشتن تمام مفاهیم پیشین و افزودن معنای «ازلی»، به محوریترین اندیشه او بدل می شود.
کلمات کلیدی: اسلام, دوش, زرتشت, سحر, سروش, شب, صبوحی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2075292/