بررسی تغییرات مکانی و پهنهبندی آلودگی جنگل به گونه نیمهانگلی موخور (Loranthus europaeus) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: ایلام)
عنوان مقاله: بررسی تغییرات مکانی و پهنهبندی آلودگی جنگل به گونه نیمهانگلی موخور (Loranthus europaeus) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی: ایلام)
شناسه ملی مقاله: JR_IJFRPR-12-2_003
منتشر شده در در سال 1393
شناسه ملی مقاله: JR_IJFRPR-12-2_003
منتشر شده در در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:
Bahareh Sohrabi Saraj - دانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
Hadi Kiadaliri - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
Reza Akhavan - دانشیار پژوهش، موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، تهران، ایران
Sasan Babae Kafaki - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
خلاصه مقاله:
Bahareh Sohrabi Saraj - دانشجوی دکتری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
Hadi Kiadaliri - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
Reza Akhavan - دانشیار پژوهش، موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، تهران، ایران
Sasan Babae Kafaki - استادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه جنگل داری، تهران، ایران
یکی از عوامل تهدیدکننده جنگل های زاگرس وجود گونه نیمهانگلی موخور (Loranthus europaeus) است که پهنهبندی و بررسی تغییرات مکانی آن به منظور مدیریت آن در این عرصه مهم است. بدینمنظور منطقه حفاظت شده کوه منجل به دلیل حضور چشمگیر موخور با شدتهای متفاوت و عدم انجام پاکسازی با مساحت ۳۷ هکتار، در استان ایلام انتخاب و مختصات تمامی گونههای موجود به همراه نوع گونه و شدت آلودگی و سایر مشخصات در ۲۷ ترانسکت ۳۲۰ متری ثبت گردید. در مجموع مشخصات ۵۴۱ پایه درختی و درختچهای بررسی گردید. نتایج حاصل از نمونهبرداری حکایت از آلودگی ۷۸ درصدی منطقه جنگلی به گونه موخور داشت. نتایج بررسی ساختار مکانی گسترش موخور با استفاده از روش واریوگرافی در زمین آمار حکایت از وجود ساختار مکانی قوی (۸۹%) بوده و بدین معناست که در منطقه مورد مطالعه نحوه پراکنش موخور وابسته به مکان و دارای کانون آلودگی است. شعاع کانون آلودگی در این بررسی ۲۰۶ متر تعیین شد. به منظور پهنهبندی گسترش موخور در منطقه مورد مطالعه از روشهای کریجینگ و IDW (وزندهی بر اساس عکس فاصله) استفاده شد. با توجه به پایین بودن مقدار خطای میانگین هر دو روش، نتیجه گرفته شد که روش ترانسکت به منظور نمونه برداری با فاصله ۱۳۷ متر (دو سوم دامنه تاثیر ۲۰۶ متری به منظور اطمینان بیشتر) و روش کریجینگ به دلیل دقت مناسب و قابل قبول و تعیین فاصله کانون آلودگی در عرصههای مشابه واقع در رویشگاه زاگرس میتواند با صرف زمان و هزینه کمتر در کنترل و پایش این تهدید مفید باشد.
کلمات کلیدی: پهنهبندی, کریجینگ, IDW, موخور, رویشگاه زاگرس
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2076991/