بررسی و تبیین کارکردهای قوه وهم در علم النفس در روانشناسی نوین
عنوان مقاله: بررسی و تبیین کارکردهای قوه وهم در علم النفس در روانشناسی نوین
شناسه ملی مقاله: CFTP10_1382
منتشر شده در ششمین همایش ملی پژوهش های حرفه ای در روانشناسی و مشاوره با رویکرد از نگاه معلم در سال 1403
شناسه ملی مقاله: CFTP10_1382
منتشر شده در ششمین همایش ملی پژوهش های حرفه ای در روانشناسی و مشاوره با رویکرد از نگاه معلم در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:
سمیه ایزدپناه - کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
خلاصه مقاله:
سمیه ایزدپناه - کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس
احساس و ادراک دو حوزه عمده علم النفس می باشند. از نظر متفکران مسلمان نفس انسان برای اینکه بتواند تدبیر بدن را انجام دهد، نیازمند قوا و ابزاری است که اجمالا به قوای ظاهری و باطنی شهرت یافته اند. قوای ظاهری در حقیقت متولی جمع آوری اطلاعات حسی از پیرامون هستند و قوای باطنی نیز کمک حال نفس در فرایند ادراک می باشند. این قوا عبارتند از حس مشترک، خیال، حافظه ، وهم و متخیله . یکی از قوای باطنی نفس ، قوه واهمه است . از نظر متفکران مسلمان قوه واهمه بیشتر دارای کاربردی منفی است . بدین معنا که واهمه بیشتر از آنکه یاری گر نفس در فرایند ادراک باشد، عملکردی فریبکارانه داشته و باعث بروز نوعی اختلال در کار نفس می گردد. بر این اساس در بین ایشان بحث های زیادی در خصوص استقلال وجودی آن به عنوان یکی از قوای باطنی نفس وجود داشته است . به صورت کلی کارکردهای مثبت و منفی قوه واهمه عبارت از الف -ادراک معانی جزئی همچون دوست داشتن فرزندان توسط والدین ،ب-صدور احکام جزئی ناصواب و غلط در باره واقعیت های پیرامون، مانند ترس از خوابیدن در کنار مرده. ج-ایجاد اختلال و تاثیر در کارکرد برخی دیگر از قوای نفس مانند اختلال در کارکرد قوای شنوایی و بینایی و یا تاثیر جادوگران و مرتاضان در نفوس انسان های ساده لوح و ابله .در بررسی ماهیت قوه واهمه و همچنین کارکردهای آن باید اذعان نمود: متفکران مسلمان عموما برای اثبات یک قوه برای نفس کارکردهای آن را مد نظر قرار می دهند، به گونه ای که اگر بتوان کارکردهای قوه ای را به نحوی دیگر تبیین نمود، دیگر احتیاجی به در نظر گرفتن آن قوه برای نفس نخواهد بود. در باب قوه واهمه به نظر می رسد رویکرد متفکران مسلمان همسوی با علم جدید است . از نظر ایشان از آنجا که ادراک معانی جزئی همچون ترس یا محبت والد به فرزند و صدور احکام ناصواب جزو کارکرد خود نفس است و کارکرد تاثیر تخریبی در نفوس دیگر مبنای عقلی ندارد؛ فلذا می توان از استقلال وجودی این قوه صرفنظر نمود.
کلمات کلیدی: واهمه ، کارکردها ، علم النفس ، روانشناسی نوین
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2081029/