فاطمه توکلی فدیهه - کارشناسی ارشد علوم تربیتی گرایش تحقیقات آموزشی، آموزگار مقطع ابتدایی دبستان شهید آشفته، آموزش و پرورش شهرستان رشتخوار

آموزش و پرورش برای دستیابی به اهداف خود نیازمند آن است که برای تشخیص نیازهای آموزشی ، ضعف ها و نارسایی های آموزشی و نیز ارائه بازخورد مناسب و ایجاد انگیزه لازم در معلمان سیستمی جامع از فرایند ارزیابی معلمان را طراحی کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مدیریت استعداد در پرورش تفکر خلاق معلمان مدارس ابتدایی شهرستان رشتخوار با توجه به نقش میانجی ارزیابی عملکرد می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش جزء مطالعات توصیفی - پیمایشی است . جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد آمسترانگ (۲۰۱۲)، پرورش تفکر خلاق معلمان تورنس (۲۰۱۳) و ارزیابی عملکرد عربی (۱۳۹۷) صورت گرفت که پایایی آنها به ترتیب ۷۴۵/۰، ۷۶۸/۰ و ۸۰۷/۰ و روایی آنها از نوع روایی محتوا می باشد. جامعه آماری این تحقیق کلیه معلمان زن و مرد مقطع ابتدایی مدارس دولتی شهرستان رشتخوار به تعداد ۳۴۰ نفر است که با توجه به فرمول کوکران ۱۸۱ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تحلیل دادهها از نرم افزار PLS استفاده شد. تجزیه و تحلیل فرضیه ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مبین آن است که در حضور ارزیابی عملکرد، بنای استاندارد برای رابطه بین مدیریت استعداد در پرورش تفکر خلاق معلمان از ۶۰۸/۰ به ۵۵۰/۰ کاهش یافته یعنی بیش از ۳۰ درصد بنای استاندارد کاهش یافته است ولی همچنان معنادار باقی مانده است . بنابراین ، نقش متغیر ارزیابی عملکرد، میانجی گری جزئی است و فرضیه پژوهش مورد تایید قرار می گیرد. بنابراین پیشنهاد می شود مسئولان نظام آموزشی کشور ابتدا یک نسخه مکتوب از شایستگی های مورد نیاز به منظور عملکرد موفق برای معلمان تدوین کنند و سپس ، جهت گیری جدیدی به منابع انسانی ، از لحاظ شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی ، کشف ، جذب، توسعه و ارزیابی و نگهداشت سرمایه های انسانی ارزشمند صورت پذیرد.

مدیریت استعداد، پرورش تفکر خلاق،ارزیابی عملکرد.