CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نگرشی بر پارادوکس و ارتباط آن با تجارت عرفانی در غزلیات مولانا و حافظ

عنوان مقاله: نگرشی بر پارادوکس و ارتباط آن با تجارت عرفانی در غزلیات مولانا و حافظ
شناسه ملی مقاله: JR_MMJ-20-76_005
منتشر شده در در سال 1403
مشخصات نویسندگان مقاله:

سارا قطعی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد شیراز
مریم زیبائی نژاد - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد شیراز
مرتضی جعفری - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد شیراز

خلاصه مقاله:

متناقض نما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشنایی زدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژه ای دارد و شاعران عارف مسلک به ویژه حافظ و مولوی با تاثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نموده اند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با مقایسه پارادوکس های مولوی و حافظ، ارتباط پارادوکس با تجارب عرفانی در افکار و اندیشه دو شاعر بررسی و وجوه اختلاف و اشتراک در دو اثر مشخص می شود. نتیجه ای که از این تحقیق به دست می آید، آن است که وجوه مشترک در اندیشه های مولوی و حافظ، بسیار به هم نزدیک است؛ زیرا افکار و اندیشه هر دومبتنی بر عرفان عاشقانه است و در پرتو این نگرش، همه دوگانگی ها به وحدت و یگانگی می رسند. همچنین در هر دو اثر، نشانه هایی از چهار ویژگی تجربه عرفانی، توصیف ناپذیری، کیفیت معرفتی، زودگذری و حالت انفعالی دیده می شود و چون صاحب مکاشفه در رویارویی با این تجارب نمی تواند آنچه دیده و شنیده است را به مخاطب معرفی کند، از زبان پارادوکس استفاده می نماید، اما وجوه تفاوت دیدگاه مولوی و حافظ، بیشتر ظاهری است. مولانا بیشتر از پارادوکس ترکیبی و حافظ بیشتر از پارادوکس معنایی استفاده نموده است.



کلمات کلیدی:
پارادوکس، تجارب عرفانی، مکاشفه، غزلیات مولانا، غزلیات حافظ

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/2090929/