مینا حجاری - دانشجوی کارشناسی ارشدمدیریت صنعتی

امروزه بسیاری ازسازمان ها دستخوش تغییرند وهرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که انطباق پذیر بوده و باتغییرات سازگارشوند دراین زمینه هوش عاطفی یا همان هوش هیجانی یکی ازمولفه هایی است که می تواند به میزان زیادی درروابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند و به گفته گلمن 1998 شرط حتمی و اجتناب ناپذیر درسازمان به حساب می آید هوش هیجانی به تعبیر گلمن عبارتست ازظرفیت درک احساسات خود ودیگران و گاهی ازآن به منظورانگیختن خود و مدیریت هیجان ها درخویشتن و روابط خود او معتقد است که نه تنها مدیران و روسای شرکت ها نیازمند هوش عاطفی هستند بلکه هرکسی که درسازمان کار می کند نیازمند هوش عاطفی است اما هرچه درسازمان به سمت سطوح بالاتر می رویم اهمیت هوش عاطفی افزایش می یابد مقاله حاضر این مولفه روانشناسی را درشرکت توزیع برق شهرستان اصفهان مورد بررسی قرار داده و نیاز آن را درسطوح عالی میانی و عملیاتی روشن می سازد این نگارش با تعریف و تشریح هوش هیجانی و عناصر آن اغاز میشود اهمیت هوش عاطفی درمحیط کاربه دلیل ارتباط زیادی است که بین بلوغ عاطفی رهبران و مدیران وجود دارد باتوجه به این موضوع رهبری عاطفی و ویژگی رهبران ذکر میگردد سپس با ترسیم نموداری ابعادمختلف آن نمایش داده میشود.

هوش عاطفی، سطوح سازمانی، رهبری عاطفی، مولفه های هوش عاطفی