بررسی رابطه تفکر انتقادی با اضطراب دانش آموزان ابتدایی شهر ماکو

هدف: این پژوهش رابطه بین تفکر انتقادی با اضطراب دانش آموزان ابتدایی شهر ماکو را مورد بررسی قرارداده است. روش: این پژوهش از لحاظ ماهیت یک روش تحقیق کاربردی بوده و به جهت نوع روش، توصیفی، از نوع همبستگی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش کنونی عبارت است از دانش آموزان ابتدایی شهر ماکو که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول تدریس هستند، براساس آمار ماخوذه از اداره آموزش و پرورش شهر ماکو بالغ بر ۱۴۸۶ دانش آموز دختر و ۱۷۰۲ دانش آموز پسر می باشند؛ که در ۲۵ مدرسه و ۱۴۶ کلاس مشغول تحصیل هستند. نمونه آماری به شیوه تصادفی طبقه ای نسبی بر اساس جدول کریچی و مورگان ۳۴۶ نفر (۱۶۱دختر و ۱۸۵پسر) انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات در خصوص مبانی نظری و پژوهشی از روش کتابخانه ای استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات در خصوص فرضیه های پژوهش از ابزار پرسشنامه (پرسشنامه تخیل لیانگ و همکاران ، تفکرخلاق اونیل، عابدی و اسپیل برگر و تفکرانتقادی کالیفرنیا فرم ب و اضطراب آشکار اسپیلبرگر) استفاده شده است. یافته ها: یافته های حاصله نشان می دهد بین تخیل، تفکرخلاق و تفکرانتقادی با اضطراب دانش آموزان ابتدایی شهر ماکو رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون هوش هیجانی، هوش اخلاقی و هوش معنوی، رضایت زندگی را به روش ورود همزمان نشان می دهد. در این مدل با ورود تخیل، تفکرخلاق و تفکرانتقادی به معادله رگرسیون به عنوان پیش بینی کننده اضطراب ضریب رابطه ۰/۸۶۱- و ضریب تعیین ۰/۷۴۱ به دست آمده است که نشانگر تبیین ۷۴ درصد واریانس اضطراب توسط متغیرهای پیش بین است. نتیجه گیری: با توجه به اینکه سازه تخیل سازه ای نسبتا جدید است و کمتر در روانشناسی و کتاب های درسی در مورد آن بحث شده است، لذا پیشنهاد می شود جلسات هم اندیشی برای دبیران مدارس با محوریت موضوع تخیل، خلاقیت و تفکر انتقادی با حضور صاحب نظران در این حیطه برگزار شود تا دبیران بتوانند هرچه بیشتر با این مفاهیم آشنا شوند و راهکارهای مناسب برای پرورش آن ها در دانش آموزان را یاد بگیرند.

Keywords:

تخیل , تفکرخلاق , تفکرانتقادی و اضطراب