مطالعه نمادشناسی فرش دستباف با رویکرد روانکاوی مطالعه موردی فرش ایل قشقایی نقشه اشکالی

فرش دستباف هنری است که علاوه بر کاربردها و زیبایی های ظاهری، دارای معانی و مفاهیم عمیقی است که می تواند تاثیرات بسزایی بر حالات مختلف فردی و جمعی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی و مطالعه ی نمادشناسی فرش ایران با رویکرد روانکاوی است. این پرسش اصلی مطرح است که آیا فرش دستباف به عنوان هنری برآمده از ناخودآگاه جمعی می تواند به عنوان عنصری موثر بر روان و ناخودآگاه افراد تاثیرگذار باشد؟ این پژوهش به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی تکمیل گردیده است و چارچوب نظری پژوهش؛ نظریه کارل گوستاو یونگ در رابطه با نماد، ناخودآگاه جمعی و غرایزی که کهن الگوها را شکل می دهند، صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش گواهی این است؛ که فرش دستباف در مقایسه با دیگر اجزای دکوراتیو در منازل، دارای جایگاهی حتمی و غیرقابل حذف شدن است. درنتیجه فرش دستباف به دلیل ساختاری نشات گرفته از طبیعت و تمثیل باغ ایرانی؛ می تواند عنصری بالفعل و تاثیرگذار بر روان و ناخودآگاه جمعی باشد.

Keywords:

فرش دستباف , نمادشناسی , نقشه اشکالی , روانکاوی , کارل گوستاو یونگ