مجتبی سجادی - عضو هیئت علمی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران
محمد پیران - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کارافرینی دانشگاه تهران

امروزه در اکثر کشورهای جهان، کسب و کارهای کوچک و متوسط از جنبه های مختلف اجتماعی، تولیدی و ارائه خدمات در حال نقش آفرینی هستند. در بسیاری از کشورها این کسب و ک ارهای کوچک و متوسط، تأمین کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری جدید هستند. همچنین آنها با صادرات قابل توجه نقش مؤثری در اقتصاد کشورهای خود ایفا می کنند. با افزایش توجه جوامع به اینگونه کسب و کارها تأکید بر آن به عنوان نیروی محرکی برای توسعه اقتصادی و ایجاد شغل، سیاست گذاران در سطح کلان، سیستمی جامع برای حمایت از این عامل مهم ایجاد کرده اند. این سیستم ترکیبی و جامع شامل مؤسساتی از قبیل مراکز نوآوری، مراکز رشد، مراکز انتقال تکنولوژی، پارک های علم و فناوری می باشد که قسمتی از فعالیت آنها اجرای دوره های آموزشی است. اگرچه مطالعات زیادی به بررسی ارتباط بین آموزش کارآفرینی و تأسیس کسب و کارهای جدید پرداخته اند.، اما مطالعات کمی به بررسی اثرات نگرش هایی در جهت آموزش کارآفرینی بر ا یجاد کسب و کار جدید و کارآفرینانه پرداخته اند. از اینرو هدف اصلی این پژوهش با توجه به تأکید بر نگرش های موجود در آموزش کارآفرینی بر ایجاد و مدیریت کسب و کارهای کارآفرینانه می باشد که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای به بررسی آن پرداخته می شود.

آموزش کارآفرینی، استقرار کسب و کار، آموزش های کلاسیک، آموزش های غیرکلاسیک