تشخیص الگوهای رنگ و ترکیب بندی در آثار هنری با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین در نقاشیهای ادوارد هاپر
Publish Year: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 56
This Paper With 14 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
DEA16_235
تاریخ نمایه سازی: 4 اردیبهشت 1404
Abstract:
در سالهای اخیر، تحلیل داده ها در هنر به یکی از حوزه های بین رشته ای پرکاربرد تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی نقش الگوریتم های یادگیری ماشین در تشخیص الگوهای رنگ و ترکیب بندی در آثار هنری و به ویژه در نقاشی های ادوارد هاپر می پردازد. ضرورت انجام این پژوهش ناشی از نیاز به درک علمی الگوهای بصری در هنر و مقایسه تحلیل های ماشینی با درک انسانی در رابطه با نقاشی های ادوارد هاپر است. ویژگی های مورد بررسی شامل طیف رنگی، میزان هماهنگی رنگ ها، ساختار ترکیب بندی و روابط فضایی در آثار هنری هستند. محورهای علمی پژوهش شامل پردازش تصویر، تحلیل داده های بصری، و مدل های یادگیری ماشین و مقایسه آن با تحلیل های انسانی است. هدف این پژوهش بررسی قابلیت یادگیری ماشین در تشخیص ویژگی های بصری در نقاشی های هاپر و مقایسه نتایج آن با تحلیل های انسانی است. مساله اصلی پژوهش این است که: «الگوریتم های یادگیری ماشین در تحلیل آثار نقاشی هاپر، چه تفاوت هایی با درک انسانی دارند و چگونه می توانند به درک الگوهای بصری هنر همانند انسان نزدیک شوند؟» روش پژوهش کیفی بوده و مبتنی بر توصیف و تحلیل تصاویر و مقایسه ی بین تحلیل های انسانی و ماشین است. این پژوهش از منابع کتابخانه ها، داده های بصری دیجیتال، و ابزارهای تحلیلی مبتنی بر یادگیری ماشین بهره می گیرد. فرضیه ی پژوهش با تمرکز بر آثار هاپر مشخص می شود که به دلیل استفاده ویژه از نور، رنگ و ترکیب بندی های منحصر به فرد، توانایی یادگیری ماشین در آنها برای درک عمیقتر و کشف الگوهای پنهان قابل استفاده است و از طریق اصلاح الگوها و افزوده شدن تحلیل انسانی قدرت بیشتری خواهد یافت. قابلیت مدل های یادگیری ماشین در تشخیص الگوهای بصری، تفاوت تحلیل ماشین و انسان، و میزان وابستگی نتایج به حجم داده های ورودی نشان می دهد که یادگیری ماشین در تشخیص الگوهای رنگ و ترکیب بندی عملکرد قابل قبولی دارد، اما همچنان تفاوت هایی با تحلیل های انسانی مشاهده می شود که به درک زیبایی شناختی و تجربه انسانی وابسته است.
Keywords:
Authors