CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

برنامه ریزی محلات اسلامی با تاکید بر پارادایم شورا محوری ( مقایسه تطبیقی رهیافت ارتباطی و نظریه شورا در اسلام)

عنوان مقاله: برنامه ریزی محلات اسلامی با تاکید بر پارادایم شورا محوری ( مقایسه تطبیقی رهیافت ارتباطی و نظریه شورا در اسلام)
شناسه ملی مقاله: NCLC02_026
منتشر شده در دومین همایش ملی شهر اسلامی در سال 1391
مشخصات نویسندگان مقاله:

حمید پورحسین - کارشناس ارشد شهرسازی- دانشگاه شهید بهشتی
صابر محمدپور - دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری- دانشگاه شهید بهشتی

خلاصه مقاله:
محلات بعنوان واحدهای پویای اجتماعی- کالبدی نقشی کلیدی در سلسله مراتب فضاهای شهرهای سنتی اسلامی داشته و در ایجاد هویت فردی و اجتماعی شهرنشینان مسلمان بسیار موثر بوده اند. امری که متاسفانه در مواجهه ناگهانی با فرهنگ شهرنشینی وارداتی غربی بویژه پس از انقلاب صنعتی در کشورهای اسلامی به دست فراموشی سپرده شده است . در دوران نوباوری، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری بخصوص در سطح محلات اسلامی به مکان‌های بی‌هویت تبدیل شده و تحت تأثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان‌های محدود قرار گرفته است و این امر تاثیر منفی خود را بر ساختار محلات سنتی اسلامی بخصوص بر کالبد آنها وارد کرده و آنها را از توسعه متوازن شهری و بالا بردن کیفیت زندگی و ایجاد عدالت اجتماعی باز داشته است. یکی از رویکردهای که در غرب در دهه های اخیر با استقبال بی شماری مواجه شده است، برنامه ریزی مشارکتی می باشد. یکی از رهیافت های اصلی در این نوع نگرش برنامه ریزی، رهیافت ارتباطی است که بر مشارکت مردم در اداره ی امور تاکید دارد ، ارایه این رویکرد توسط هیلی تحت تاثیر سه جریان اصلی (آثار هابرماس ، آثار فوکو و گیدنز (مکتب نهاد گرا) قرار داشت. هدف این نوشتار این است که ضمن معرفی این رهیافت، خاستگاه های شناخت شناسانه و ارتباط میان نظریه و عمل آن، به مقایسه تطبیقی این نوع برنامه ریزی غربی با نظریه شوراها در اسلام بپردازد و این موضوع مورد واکاوی قرار گیرد که آیا این رهیافت قابلیت جایگزینی بر نظریه شورا ها در اسلام را دارد و اگر نه چه انتقاداتی بر این نوع نگرش وارد است؟در انتها با این دیدگاه که مشارکت مردمی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود که قابلیت بسط و گسترش در نظریه شورا ها در اسلام دارد و مضافاً تاکید اسلام بر اصل مشورت و شورا ، پارادایم شورا محوری قابل تعریف است. پارادایمی که از طریق آن محلات اسلامی به عنوان عنصر اصلی و به مثابه سلول بنیادی شهرهای اسلامی در نظر گرفته شده که با ارایه رویکرد گفتمانی مناسب در این محلات بخصوص در سطح شوراهای اسلامی شهرها به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها و در یک کلام توسعه پایدار شهرها منجر خواهد شد

کلمات کلیدی:
محلات اسلامی – نظریه شورا در اسلام –رهیافت ارتباطی – پارادایم شورا محوری

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/242635/