نقش واسطه گری سبک های مقابله ای در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی در زنان دارای مشکلات خانوادگی

هدف کلی این پژوهش نقش واسطه گری سبک های مقابله ای در رابطه هوش معنوی و رضایت از زندگی در زنان دارای مشکلات خانوادگی است. جامعه آماری این پژوهش را زنان دارای مشکلات خانوادگی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره در شهر شیراز تشکیل میدهند که10 کلینیک به صورت تصادفی ساده انتخاب و از 150 خانم که به علت مشکلات خانوادگی به آن کلینیک ها مراجعه کرده بودند، خواسته شد تادر این پژوهش شرکت کنند. ابزار های پژوهش عبارت از مقیاس رضایت از زندگی، مقیاس هوش هیجانی شوت، مقیاس سبک های مقابله ای میباشد. در مرحله اول نتایج نشان دادند که متغیر درک با سرچشمه هستی پیش بینیکننده معناداری برای رضایت از زندگی است. متغیر درک با سرچشمه هستی، پیش بینیکننده منفی برای سبک مقابله ای هیجان مدار و پیشبینیکننده معناداری برای سبک مقابله ای متمرکز بر مسئله میباشد.به عبارتی هوش معنوی بالا موجب می شود که فرد از سبک مقابله ای مسئله مدار استفاده کند و کمتر درگیر احساسات شود و در آخر نتایج بیانگر این بود که سبک های مقابله ای نقش واسطه گری را در بین هوش معنوی و رضایت از زندگی ایفا می کنند.

Keywords:

هوش معنوی , سبک های مقابله ای , رضایت از زندگی