حسین لادور - دانشجوی کارشناسی ارشد اقلیم شناسی در برنامه ریزی محیطی، دانشگاه پیام نوراصفهان

پیشرفت سریع علوم در زمینه های مختلف و تغییر الگوی مصرف مردم، افزایش جمعیت شهرنشینی، موجب تولید حجم زیادی از پسماندهای عادی در شهرهای بزرگ شده است. تنوع و حجم زیاد پسماندهای تولیدی، پتانسیل تأثیر پذیری محیط زیست و انسان را افزایش می دهد. خانواده از دیرزمان رکن اساسی جوامع انسانی به شمار میرفته که هم با ضرورت زندگی و هم با سرشت و طبیعت انسانی سازگار بوده است. در نظام ارزشی اسلامی، خانواده از منزلت و قداست خاصی برخوردار است و زنان، مدیریت داخلی این واحد اجتماعی را برعهده دارند و به خاطر همین است که آنها می توانند نقش مؤثر و تعیین کننده ای در بخش های مختلف از جمله برنامه ریزی های اقتصادی داشته باشند. زنان به جزئیات اهمیت بیشتری می دهند و شاید یکی از بارزترین تفاوت هایی که با آقایان دارند همین ویزگی باشد چون آنها هم حوصله بیشتری دارند و هم بهتر مدیریت می کنند. زن در خانواه یک مدیر عاطفی می باشد که هم در ا داره شوهر و تحقق امنیت روانی و مبداء سلامت فعالیتهای مردان و هم به عنوان مادر تربیت کننده یک نسل موجب پیشرفت و توسعه جامعه می شود. خانواده به عنوان اساسی ترین زمینه برای جهت دهی و تحقق اصلاح الگوی مصرف می باشد. و زنان به عنوان محوری ترین عضو در عرصه مناسبات تربیتی، نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. روشن است لزوم توجه به زنان در مدیریت پسماند به دلیل نیاز جامعه به مداخله مؤثر زنان باید مورد توجه مدیریت اجرایی پسماندها در کلانشهر ها باشد. در این مطالعه به نقش زنان در کاهش تولید پسماندها و تفکیک از مبدا و افزایش جمع اوری میزان مواد قابل بازیافت پرداخته است. این مطالعه به روش میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در بین مناطق 15 گانه کلانشهر اصفهان و مصاحبه با کارشناسان مدیریت اجرایی این کلانشهر و تجزیه و تحلیل آنها پرداخته است.

الگوی مصرف، خانواده، مدیریت پسماند، تفکیک از مبداء، کلانشهر اصفهان