مجمد رضا پور علی - استاد یار حسابداری،گروه حسابداری،دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس
محبوبه آمارلو - دانشجوی کارشناس ارشد حسابداری،گروه حسابداری،موسسه آموزش عالی محدث نوری،نور

باتوجه به اینکه گزارشات مالی اطلاعات مربوط و با ارزشی را برای گروه‌های برون سازمانی فراهم می‌کند، اتکای شدید بر اعداد حسابداری به ویژه سود، انگیزه قدرتمندی را برای مدیران ایجاد می‌کند تا سود را به نفع خودشان تغییر دهند. مدیریت سود الزاما عملکرد واقعی شرکت را منعکس نمی‌کند و ممکن است به ارائه اطلاعات نادرستی در مورد شرکت شود و درنتیجه باعث قضاوت نادرست سهامداران و سرمایه‌گذاران در مورد عملکرد شرکت شود. به طور کلی، مدیریت سود از دو طریق امکان‌پذیر است: مدیریت سود مبتنی بر ارقام حسابداری و مدیریت واقعی سود. در حال اول مدیریت از طریق اقلام تعهدی اختیاری به آرایش ارقام حسابداری مطابق با اهداف مطلوب خود می‌پردازد. اما در حالت دوم، مدیریت با دستکاری فعالیت‌های واقعی به مدیریت واقعی سود روی آورده به سود موردنظر خویش دست می‌یابد. در این مقاله، این دو نوع مدیریت سود بررسی و سپس تفاوت‌های این دو نوع بیان شده است. جمع‌بندی نشان می‌دهد که با وجودی که معمولا حسابرسان به سختی قادر به کشف مدیریت واقعی سود هستندن، اما مدیریت واقعی سود باعث می‌شود عملکرد عملیاتی شرکت در بلند مدت کاهش یابد و شرکت دچار لطمات جبران‌ناپذیری گردد.

مدیریت سود حسابداری،مدیریت سود واقعی،اقلام تعهدی اختیاری