بررسی ارتباط بین هوش هیجانی ویادگیری سازمانی درکارکنان پردیس علوم تحقیقات ایلام

مقدمه: دنیای امروز و فردا دنیای تغییر است از این رو سازمان برای اینکه با دنیای در حال تغییر سازگار گردد، باید از عهدهی این تغییرو تحول برآید و مهارتهای جدید و نگرش های تازه به وجود آورد و سازه هایی مانند: یادگیری سازمانی و هوش لازمهی آن است لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش هیجانی و یادگیری سازمانی کارکنان پردیس علوم تحقیقات ایلام صورت گرفت مواد و روشها: این بررسی به روش توصیفی از نوع همبستگی صورت گرفته است . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان، اساتید و اعضاء هیأت علمی تمام وقت پردیس علوم تحقیقات ایلام به تعداد 160 نفر بوده، برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شد،و با جدول مورگان تعداد 113 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید؛ ابزار اندازه گیری : پرسشنامه 28 سئوالی هوش هیجانی سیبریا شرینگ ومقیاس یادگیری سازمانی (انجمن ASTD ) بود و با استفاده از نرم افزار SPSS 18 و روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی چون خیدو و ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون استفاده گردید یافتهها: بین هوش هیجانی و مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشته است. همچنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که از میان 4 مؤلفه هوش عاطفی، دو مؤلفه آن یعنی آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط، پیش بینی کنند ه های مناسبی برای یادگیری سازمانی کارکنان هستند. از لحاظ رتبه بندی نیز مدیریت روابط بیشترین تاثیر را روی یادگیری سازمانی کارکنان داشته است. نتیجهگیری: به لحاظ همبستگی میان هوش هیجانی و یادگیری سازمانی پیشنهاد م ی گردد در زمینه آگاهی دادن و توانمند سازی کارکنان در ارتباط با هوش عاطفی بایستی تمهیدات لازم را در جهت رسیدن آنها به یادگیری سازمانی و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده انجام دهند

Keywords:

هوش هیجانی , یادگیری سازمانی , کارکنان , دانشگاه