سارا بهمنی کازرونی - دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده معماری، موسسه آموزش عالی کمال الملک؛
نوید نهاوندی - دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده معماری، موسسه آموزش عالی کمال الملک؛
سپیده نمازی جوکندان - دانشجوی کارشناسی ، دانشکده معماری، موسسه آموزش عالی کمال الملک؛

پژوهش پیش رو بر آن است تا به بررسی نحوه شکل گیری معماری وحس فضایی روستای کندلوس بپردازد. اهمیت این موضوع از آن روست، که این روستا و ساختار معماری بدون معمار(معماری مردم) آن، این مجموعه را در دل کوه شکل داده است، که در سالهای اخیر از لحاظ بصری و جذب مخاطبین و بازدیدکنندگان )از نظر توپولوژیک ( تبدیل به یک شاخص گردیده، شاخصی که به صورت مجموعه ای مسکونی توریستی دردل کوه های مازندران به دور از مراکز شهری با برنامه های کلان معماری به شکلی پاسخگو به مخاطبین عامه خود جای گرفته است.این مطالعه در حیطه تحقیقات بنیادین و بر اساس روش اسنادی، محتوایمتن و تحلیلی است. که با گردآوری اطلاعات از طریق اسناد، طرح هادی روستا و به روش پیمایشی تحلیلی بررسی گردیده است، ضمن آنکه - ابزار گردآوری داده ها؛ عکس و نقشه و کروکی بوده است. چهارچوب نظری این تحقیق براساس تاثیر فرهنگ و اقلیم بر نحوه تشکیل فضایی مبنی برساختارهای بومی و مردمی؛ در حوزه ادراک عوامل و عناصر فضاوهمچنین ارتباط آن با طبیعت می باشد. بر این اساس می توان گفت آنچه در معماری این فضاها دیده می شود، نمودی از حضور فرهنگ و اقلیم بومی معتدل و مرطوب بر معماری این روستا ،همراه با یک هارمونی در به کار گیری و زنده ساختن ساختار و مصالح بومی و سنتی منطقه به شکلی کارامد در آمده است.

روستای کندلوس، فرهنگ، اقلیم بومی، طبیعت، حس فضایی