نگاهی به نظریه های تحلیل عوامل درتوصیف،تبیین وشناخت شخصیت

همه کسانی که درباره شخصیت نظریه آورده اند مقصودشان دست یافتن به متغیرها یا عواملی بودها ست که بتوان به کمک آن هابه توصیف و توجیه چگونگی رفتارها پرداخت برای این منظور ازروشهایی مانند روان درمانی یاروانشناسی حیوانی وتحقیقات ازمایشگاهی بیشتر استفاده کرده اند اما تنی چند ازروانشناسان که کتل وآیزنک ازمعروفترین آنها هستند بیشتر روش آماری را که برپایه جمع اوری اطلاعات گوناگون و روانسنجی و تستهای عینی و سرانجام نتیجه گیری توسط تحلیل عوامل قراردارند را به کارمیبرند درنگاهی به ریشه تاریخی نظریه های تحلیل عوامل میتوان گفت این تلاشها باکاردوروانشناس آلمانی به نامهای کلیج وبائوم گارتن شروع شد که عقیده داشتند یک تحلیل دقیق ازکلمات موجود درزمان میتواند مفهوم شخصیت را روشن سازد کلیج 1926 این صفات را درزبان آلمانی 4000 تخمین زد و گارتن 1933 باضوابط محدود کننده تری 1093 صفت را دراین باره برشمرده است دیگمن 1981 به نقل ازفرشی 1380 همانطور که جان وهمکاران او1988 اشاره می کنند تلاشهای بائوم گارتن تاثیرکمتری درروانشناسی آلمانی گذاشت ولی کارهای اوبیشترد رآلپورت وادبرت 1936 اثرگذاشت که بررسی زبان خودشان را برعهده گرفتند وبه 18000 صفت درانگلیس دست یافت که ازاین کلمات 4505 مورد به معنای صفت به مفهوم واقعی هستند گروسی فرشی 1380