شناسایی موانع استقرار و بکارگیری مدیریت دانش در شرکت سهامی برق منطقه ای مازندران

امروزه با توجه به اهمیت و ارزش دانش در موفقیت و پیشرفت سازمان ها، مدیریت دانش، به یکی از حیاتی ترین مسائل سازمانی تبدیل شده است. بنابر این، با پذیرفته شدن دانش به عنوان یک منبع راهبردی برای سازمان ها، نیاز مبرمی به ایجاد روشهای خلق، انتقال و به کارگیری دانش در سازمان می باشد. سازمانی که در نظر دارد برنامه مدیریت دانش را به طور موفق و مداوم اجرا نماید، باید به موانع و عوامل بازدارنده آن نیز توجه داشته باشند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع استقرار و بکارگیری مدیریت دانش در شرکت برق منطقه ای مازندران انجام گرفته است. براساس یافته های تحقیق، موانع موجود به ترتیب اولویت در چهار گروه موانع فردی، موانع سازمانی، موانع محیطی و موانع فنی و تکنولوژیکی شناسایی و معرفی شده اند. همچنین از بین 16 گزینه(موانع جزئی) مورد بررسی به ترتیب فقدان سازوکارهای تشویقی برای ایجاد انگیزه در کارکنان، احساس مالکیت فردی اطلاعات، عدم وجود فرهنگ مبتنی بر تشریک مساعی و همکاری سازمانی، عدم وجود اعتماد و اطمینان میان کارکنان جهت تسهیم دانش و کار گروهی از اهمیت بالاتری نسبت به سایر گزینه ها برخودار بوده اند. در پایان نیز برای رفع این موانع راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شده است.

Keywords:

موانع , مدیریت دانش , شرکت برق منطقه ای مازندران