محسن دری - ستاد مرکزی دانشگاه جامع علمی کاربردی/ تهران
سجاد احدزاده - دانشگاه شاهد/تهران
فرخنده مرتاض هجری - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات/ تهران

امروزه مدیریت استعداد اهمیت بالایی برای سازمان ها دارد و به مسئله ای استراتژیک برای سازمان ها تبدیل شده است. به خصوص این اهمیت در سطوحبالای مدیریتی و مشاغل حساس سازمان ها برجسته است. در واقع بقا و رشد سازمان ها در گرو مدیریت این منابع کمیاب است. به این منظور آن هادیدگاه خود را نسبت به کسب و کار تغییر دادهاند تا بتوانند به شیوه مؤثرتر این منابع را جذب نمایند. مدیریت استعداد برای پاسخ گویی به محیطپیچیده و متغیر، توسعه فردی و سازمانی را در بر خواهد داشت. اجرای فرآیندهای مدیریت استعداد با طراحی مناسب باعت متی شود تا قدرت رقابتسازمانی بالا رود و این امر از طریق کاهش گردش نیروی کار و افزایش رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق می شود . اشتیاق یک مزیت رقابتی برایسازمان است که می تواند به عنوان یک اهرم قدرت توسط سازمان استفاده شود و توسط کارکنان و سازمان می توان آن را پرورش داده و تقویت کرد. دراین مقاله به بررسی ابعاد مدیریت استعداد، اشتیاق و استراتژی های مرتب با آن و ارتباط آن با مدیریت دانش همچنین نقش مدیریت استعداد در خلقمزیت رقابتی برای سازمان پرداخته خواهد شد.

مدیریت استراتژیک منابع انسانی، مدیریت استعداد، مدیریت استراتژیک استعداد، مدیریت دانش