سیداحمد حسینی گل افشانی - عضو هیات علمی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
زهرا بشاسب - کارشناس ارشد مدیریت اجرایی
سیامک دانشور - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی داخلی

هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی و هوش هیجانی با تعارض سازمانی بین فردی کارکنان می باشد. پژوهش از نظرهدف کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی میباشد. جامعه آماری عبارتست از کارکنان گمرک استان همدان با مدرک تحصیلیفوق دیپلم به بالا که تعداد 60 نفر می باشند. دادهها پس از جمع آوری از طریق سه پرسشنامه هوش فرهنگی (با مقیاس هوشفرهنگی (CQS) تنظیم شده توسط ون داین)، هوش هیجانی (با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی پالمر و استوف) و تعارض بینفردی(با مقیاس ICOS که توسط جن (1995)) با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) بوسیله نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بین هوش فرهنگی و هوش هیجانی با تعارض سازمانی بین فردیرابطه معناداری وجود دارد. بنابراین تقویت هوش فرهنگی و استفاده از افراد با هوش هیجانی بالامی تواند منجر به کاهش تعارض بینفردی شود. همچنین بین هوش فرهنگی و هیجانی و بعد رابطه ای تعارض نسبت به دیگر ابعاد همبستگی قوی تری وجود دارد.

هوش فرهنگی، تعامل بین فرهنگی، هوش هیجانی، تعارض سازمانی بین فردی