CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تقابل معرفت و معیشت براساس قصه ای از مثنوی معنوی

عنوان مقاله: تقابل معرفت و معیشت براساس قصه ای از مثنوی معنوی
شناسه ملی مقاله: JR_PLL-1-1_002
منتشر شده در شماره 1 دوره 1 فصل بهار و تابستان در سال 1381
مشخصات نویسندگان مقاله:

مهدی محبتی - پژوهشگر گروه پژوهشی زبان و ادبیات فارسی پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی

خلاصه مقاله:
مثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی مشهور به رومی یکی از گشاد ه ترین دفترهای معرفت انسانی و اسلامی است که از بدو ظهور، جان مشتاقان را از زلال جاری خود سیراب کرده و دست محتاجان وادی نیاز را گرفته و پا به پا برده است تا پله پله مقامات عرفانی را دریابند و طی کنند و از تبتل های ساده تا حال فنا را در خویش بیابند. در این تردیدی نیست. از دیگر سو، مثنوی معنوی هم جزئی از معرفت کلی بشری است که نمی تواند و نباید فاقد خواص و اوصاف معارف بشری باشد. از جمله این که احوال روحی، اوضاع اجتماعی، شرایط تاریخی و تنگناهای زمانی و زبانی نمی تواند در هر اثر ادبی هر چند بس بزرگ و سترگ هی چگونه مدخلیهتی و موضوعیهتی و یا حداقل طریقیهتینداشته باشد. کوشش این جستار و گفتار بر آن است که تا حدودی مسأله تعیهن های تاریخی و وجودی را در یک قصه از مثنوی شریف بازگشاید و آن مسأله این است که وقتی جهت فرهنگ اجتماعی و اندیشه سیاسی و نیروهای تأثیرگذار تاریخی در یک برهه، جامعه را به سمت و سوی خاصی سوق دهد؛ کمتر متفکر و صاحبدلی است که خود را به تمامی از چند و چون چنگال آن رهایی بخشد. تأویل اجتماعی قصه فیلسوف و اعرابی در مثنوی در واقع بازکرد تأثیر تاریخ جامعه و شرایط خاص فرهنگی جهان اسلامی در فاصلهقرن های پنجم تا هفتم بر نگاه و اندیشه مولاناست، هرچند بسیار گذرا و کوتاه.

کلمات کلیدی:
اشعریهت، تعین های تاریخی، جامعه شناسی معرفت، خردستیزی و خردگرایی، عامه و خاصه

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/315546/