CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل داستان سیاوش بر پایه نظریات یونگ

عنوان مقاله: تحلیل داستان سیاوش بر پایه نظریات یونگ
شناسه ملی مقاله: JR_PLL-5-8_002
منتشر شده در شماره 8 دوره 5 فصل بهار و تابستان در سال 1386
مشخصات نویسندگان مقاله:

ابراهیم اقبالی - استادیار دانشگاه تبریز
حسین قمری گیوی - استادیار دانشگاه محقق اردبیلی
سکینه مرادی - کارشناس زبان و ادبیات فارسی

خلاصه مقاله:
کندوکاوهای کارل گوستاو یونگ، در قلمرو اساطیر و یافته های وی، دستمایه منتقدان بسیاری، برای بررسی آثار ادبی قرار گرفته است. در پژوهش حاضر، شاهنامه فردوسی خصوصاً داستان سیاوش که مجموعه عظیمی از روایات اساطیری و تاریخی ایرانیان باستان است بررسی گردید و در چهارچوب فرآیند فردیت یونگ و کهنالگوهای من، قهرمان، سایه، پرسونا، پیردانا و خویشتن، کنش ها و کارکردهای قهرمانان و شخصیت های داستان سیاوش ارزیابی شد و چگونگی تبلور هر یک از این کهنالگوها به عنوان مسئله اصلی این تحقیق مشخص گردید. ضمن آنکه به نمودهای کهن الگوهایی چون آنیما، انیموس، مادر، ماندلا، مانا و تولد دوباره نیز اشاره شده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل محتوا بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که افراسیاب نمود کهن الگوی سایه و رستم، تبلور کهن الگوی قهرمان و خوابگزار افراسیاب، بیانگر کهن الگوی پیر دانا هستند. همچنین کهن الگوی خویشتن در شخصیت کیخسرو بروز می یابد. ضمن آنکه، عروج کیخسرو و مرگ سیاوش نیز نمونه هایی از مرگ و تولد دوباره در شاهنامه است. تکرار این مضامین، در بخش های سه گانه اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه، هماهنگی میان این سه بخش را در چگونگی بروز کهن الگوها نشان می دهد و این اصل را بیان می کند که محتوای کهن الگوها به صورت مستمر اما در شکل های گوناگون ظهور می یابد.

کلمات کلیدی:
سیاوش، شاهنامه، کهن الگو، یونگ

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/315603/