CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

پیدایش رویکرد سازنده گرایی و تحول در محیط های یادگیری

عنوان مقاله: پیدایش رویکرد سازنده گرایی و تحول در محیط های یادگیری
شناسه ملی مقاله: PESI04_010
منتشر شده در چهارمین همایش انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:

کاظم برزگر بفرویی - استادیار گروه علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه یزد-
حسن خضری - عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزآباد
اعظم شیر جهانی - دبیر آموزش و پرورش استثنایی یزد

خلاصه مقاله:
نظریه های نسبتاً جدیدی که در آموزش و پرورش و روانشناسی با نام نظریه های سازنده گرایی مطرح شده اند ریشه در اندیشه های علمی و فلسفی گذشته دارند. دیدگاه های سازنده گرایی از پژوهش های پیاژه، ویگوتسکی، روانشناسانگشتالتی، بارتلت و برونر، و نیز از فلسفه پرورشی جان دیویی سرچشمه می گیرند. هدف از این مقاله بررسی روند پیدایش رویکرد سازنده گرایی و نقش آن در متحول ساختن محیط های یادگیری می باشد. اطلاعات این مقاله از مدارک و اسنادکتابخانه ای و تحلیل منابع و مقالات پژوهشی گردآوری شده است. نتایج حاصل از این پژوهش کتابخانه ای نشان می دهد که در دو دهه اخیر، دانش و مهارت های مورد نیاز برای موفقیت درزندگی امروزی به دلیل تحولات در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فناوری تغییر یافته است. امروزه دانش آموزان نیاز دارند تا بفهمند که چگونه به اطلاعات مورد نیازشان دسترسی داشته باشند و چگونه این اطلاعات را در موقعیت های واقعیزندگی به کار ببرند. علاوه بر این، دانش آموزان با موقعیت های بسیاری مواجه هستند که برای آن جواب سرراست و از پیش آماده شده ای وجود ندارد بلکه به جای آن، آنها بایستی بتوانند موقعیت ها را تحلیل کنند و دانش و مهارت خود را برای پیدا کردن راه حلی که مفید است به کار گیرند. فیلسوفان، روانشناسان و صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت به تبع اینتحولات، به نظریه های جدید یادگیری بویژه سازنده گرایی روی آوردند. دیدگاه سازنده گرایی تأکی د می کند کهیادگیرنده، فعالانه دانش را می سازد (سانتراک، 2012 ). شانک ( 2000 ، به نقل از سیف، 1389 ) گفته است: سازنده گرایی یک دیدگاه روانشناختی و فلسفی است که طبق آن افراد بیشتر آنچه را که یاد می گیرند و می فهمند خود می سازند وشکل می دهند. به طور کلی، سازنده گرایی یک شناخت شناسی و یک نظریه یادگیری است که در قیاس با نظریه های شناخت شناسی و یادگیری گذشته، یک تبیین تازه از ماهیت دانش و چگونگی یادگیری انسان به دست می دهد. بنا به ایندیدگاه انسانها درک و فهم و دانش تازه خود را از راه تعامل بین آنچه از قبل می دانند و باور دارند با اندیشه ها، رویدادها،و فعالیت هایی که با آنها روبرو می شوند، می سازند. همزمان با روی کار آمدن نظریه های سازنده گرایی متخصصان تعلیم و تربیت به طراحی محیط های یادگیری کلاسی براساس اصول و فرضهای سازنده گرایی روی آوردند (آلدریج، فریسر، تیلور و چن ، 2000 ؛ آلدریج، دورمن و فریسر،2004 ؛ تیلور و فریسر، 1991 ؛ تیلور، فریسر و فیشر، 1997 ). نتایج پژوهش های پیشین بیانگر آن است که محیط یادگیری که بر اساس اصول سازنده گرایی بنا شده باشد، محیط یادگیری مناسبی برای کلاسهای درس است. این بررسی ها نشان می دهند که محیط های یادگیری حداقل باید از 5 ویژگی برخوردار باشند. این ویژگی ها عبارتند از :ارتباط شخصی : این ویژگی میزان ارتباط علوم مدرسه با تجارب خارج از مدرسه دانش آموزان را نشان می دهد. لذا، طبق این ویژگی معلمان بایستی از تجارب روزمره دانش آموزان به عنوان زمینه ی معناداری برای رشد دانش علمی آنها استفادهکنند. عدم قطعیت: یکی از فرضهای اساسی دیدگاه سازنده گرایی این است که دانش نسبی و حاصل استدلال شخصی است. لذا،معلمان بایستی فرصتهایی برای دانش آموزان فراهم کنند تا دانش علمی خود را کشف کنند و از لحاظ فرهنگی و اجتماعی در مورد آنها داوری کنند. مذاکره با دانش آموز: اگرچه مذاکرات بین معلم و دانش آموز دارای اهمیت است. اما در محیط های یادگیری سازنده گرابه معلمان توصیه می شود که با استفاده از راهبردهای آموزشی مناسب مذاکرات بین دانش آموزان را بعنوان فعالیت اصلی کلاس ارتقاء دهند. این ویژگی، نشان می دهد که تا چه میزان روشهای آموزشی معلم به دانش آموزان فرصت می دهد تا اندیشه هایشان را برای دیگر دانش آموزان توضیح دهند و دیگران آن اندیشه ها را مورد قضاوت قرار دهند. و خود نیز بادقت به اندیشه های دانش آموزان دیگر گوش دهند و روی سودمندی آنها تأمل کنند. نظارت مشترک: طبق دیدگاه سازنده گرایی ما می خواهی م دانش آموزان فرصت هایی داشته باشند تا به صورتیادگیرندگان خودسامان درآیند. لذا، معلمان بایستی فرصتهایی برای دانش آموزان فراهم کنند تا بتوانند تا حدودی بر یادگیری شان نظارت داشته باشند. این ویژگی نشان می دهد که تا چه میزان از دانش آموزان خواسته می شود در همراهیبا معلم بر محیط یادگیری نظارت داشته باشند مثلاً، در تعیین اهداف یادگیری خودشان، طراحی و مدیریت فعالیت هاییادگیری خودشان، تعیین و اجرای ملاکهای سنجش بیان انتقادی: طبق دیدگاه نظریه انتقادی، معلمان بایستی در مقابل ایرادهای دانش آموزان انتقادپذیر باشند تا نگرش هایانتقادی دانش آموزان نسبت به فعالیت های یادگیری و آموزش، رشد یابد. این ویژگی نشان می دهد که تا چه میزان جوحاکم بر کلاس به دانش آموزان اجازه می دهد تا در مورد روشها و برنامه های آموزشی معلم سؤال کنند. و هرگونه دلنگرانی در مورد موانع یادگیری شان را بیان کنند. به طور کلی، در محیط یادگیری سازنده گرا معلمان نقش تسهیل گر را ایفا می کنند و دانش آموزان را به رشد فکری تشویق می کنند، دانش آموزان از دانش قبلی شان استفاده می کنند و در ضمن رشد فهم شان نسبت به موضوعات علمی جدید، عمیقاً روی نظرات دانش آموزان دیگر می اندیشند. لذا، طبق شواهد فلسفی و تربیتی که این مقاله فراهم می سازد می توان نتیجه گرفت که طراحی محیط های یادگیری طبق اصول و مفروضه های رویکرد سازنده گرایی بستر مناسبی برای رشد همه جانبه یادگیرندگان و آماده سازی آنها برای مقابله با چالش های زندگی امروزی مهیا می سازد.

کلمات کلیدی:
رویکرد سازنده گرایی، تحول، محیط یادگیری

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/336176/