تیمور آمار - استادیار گروه جغرافیا دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت

جغرافیای مدرن برمبنای نگرشهای نوبه دنبال نهادیه کردن تعادل درساختار فضاهای جغرافیایی و ایجادتعادل درمکانهاست براین اساس یک جغرافیدان بااحساس مسئولیت نسبت به محیط پیرامون خود به دنبال بررسی و تحلیل فضاهای جغرافیایی با نگرشهای مبتنی برتوسعه عدالت محور و انسان مدار است درواقع تحلیل نیروهای مسلط برمکان و فضا و نقش آن درکیفیت زندگی مردم اساس یک تفکر جغرافیای مدرن است این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و بااستنادمطالعات اسنادی و مشاهده و مصاحبه باکارشناسان و مدیران محلی به بررسی تحولات کالبدی جامعه روستایی برسازمان یابی سکونتگاه ها و مشخصات اشفتگی هایی است که به تشدید نابرابری ها و عمیق تر شدن تضادهای کالبدی دریکی ازمحدوده های درمعرض تغییر تحول دهستان دیلمان شهرستان سیاهکل می پردازد درواقع این مقاله تلاش دارد تاگسترش تفکر سرمایه داری و نقش آن درکثرت عناصرکالبدی باهویت های مختلف و کاهش عناصر و حدت بخش مکانی نظیر تعدددرسبک های معماری جانمایی کاربریها خارج ازمحدوده تعریف شده و عدم رعایت نظام کاربری اراضی را درناحیه به تحلیل بکشد یافته های این تحقیق نشان داد که علیرغم کاهش 25درصدی درجمعیت روستایی درفاصله سرشماریهای سال 1375و1385 لیکن درخواست برای ساخت و ساز دراین ناحیه روندی افزایشی داشته و علیرغم اینکه تمامی روستاهای بالای 50خانوارناحیه و همچنین مرکز اداری سیاسی آن شهردیلمان برخوردار ازطرح فیزیکی کالبدی هستند لیکن سرعت تغییرات کالبدی به گونه ای یاست که مدیران نیز عملات دردام منفعت مالی حاصل ازاین امر ازسازماندهی این فضاهای بکر و مستعدغافل شده و ضرورت آن را به فراموشی سپرده اند

تحولات کالبدی ، سکونتگاه های روستایی ، عدالت مکانی - فضایی ، استان گیلان ، شهرستان سیاهکل ، دهستان دیلمان