نابرابری و فقر دستاورد توسعه ناموزون سرزمینی

Publish Year: 1393
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 453

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

GPACONF01_560

تاریخ نمایه سازی: 17 اسفند 1393

Abstract:

رابطه درآمد تولید ناخالص ملی و برابری قدرت خرید در ایران خبر از نابرابری در خور توجه دارد. به طوری که برآورد ضریب جینی در ایران نشان میدهد که این رقم بین 04 تا0/45در نوسان است و تفسیر این رقم به معنی افزایش نگرانکننده شکاف میان فقیر و غنی است و افزایش فقرا، از پیامدهای نابرابری در جامعه است. حال آنکه فقر تبعات وآثار سوء و مخرب زیادی را بدنبال خواهد داشت. در بررسی علل فقر، وجود نابرابریهای اجتماعی اقتصادی در درون جوامع را میتوان بعنوان اصلیترین عامل قلمداد نمود. از آنجا که در یک دید کلی فقر زائیده توزیع نابرابر منابع و فرصتها در بین طبقات مختلف جامعه در اشکال اقتصادی، اجتماعی اطلاعاتی و فرهنگی و... است، این پژوهش سعی دارد با تکیه بر مطالعات اسنادی کتابخانهایی و تاکید بر اطلاعات سه دهه مرکز آمار ایران 5834 5834 ( با روشی تحلیلی توصیفی به تبیین رابطه فقر، نابرابری و توسعه ناموزون سرزمینی بپردازد. نابرابری که به عقیده برخی نشان از توسعه و به عقیده برخی دیگر متعارض با توسعه است یکی از عمدهترین مسائل جوامع بشری، بسته به شدت آن در جامعه میتواند تبعات منفی زیادی را با خود داشته باشد. صرفنظر از پیدایش نابرابری و علت آن که بیشتر صاحبنظران عدم تقسیم فرصتها بر اساس شایستگی و عدالتاجتماعی را دلیل آن میدانند، ظهور فقر و شکاف طبقاتی، اصلیترین تهدید توسعه نامتوازن است که ضمن تولید بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی روانی، گاه می تواند زمینهساز تضاد و رقابت در جامعه گردد. دور از ذهن نسیت که افزایش نابرابریها و شکاف بین فقیر و غنی بتواند انگیزه شروع نابسامانیهای جبرانناپذیری از طرف قشر محروم گردد و حیات داخلی یک کشور را به مخاطره افکند. فقر زمینه رشدجرم، بزهکاری، افزایش فساد و آسیبهای اجتماعی را فراهم نموده و محلههای فقیر نشین و حاشیه شهرها به کانون انحرافات و آسیبهای اجتماعی مبدل میشود که این امر میتواند زنگ خطری برای امنیت جامعه و تهدیدی برای توسعه آنباشد. باید عنوان کرد جمهوری اسلامی ایران علیرغم مشکلاتی که در طی این 80 سال در گیر آن بوده است بخصوص جنگ تحمیلی و تحریمهای اقتصادی در زمینه کاهش فقر، دسترسی به امنیت غذایی، بهبود مسائل بهداشتی، ترویج آموزشو فراهم آوردن خدمات عمومی در مناطق محروم، صادقانه به مردم خدمت نموده است و تلاشهای دولت در زمینه مدیریتمسائل و محدودیتهای مناطق محروم قابل تقدیر است. بهبود شاخصهای اجتماعی پس از انقلاب تاکنون و افزایش دسترسیها به خدمات آموزشی و بهداشتی در مناطق مرزی و دورافتاده گواه این مدعاست. اما باید اضافه کرد که هنوز رفعنابرابریها و کمبودها به طور مطلق برطرف نشده و عدالت اجتماعی به معنای واقعی کلمه در تمام مناطق تحقق پیدا نکرده است. نتایج نشان میدهد وجود نابرابری در گستره شهر روستا و حتی در پهنه مختلف جغرافیایی یک کشور میتواند -چالشهای زیادی را خلق نماید. گسترش شهرنشینی و بدنبال آن افزایش جرم و جنایت علیالخصوص در مناطق کمترتوسعهیافته، توسعه نامتوازن اقتصادی و افزایش نابرابریهای اجتماعی، محرومیت مناطق مرزی و برخورداری مناطق مرکزی و مهاجرت از مرزها به سمت مرکز همگی نشان از آن دارند که تلاشها در زمینه پایداری توسعه هنوز به طور جامع به بارننشسته و نیازمند بازنگری در برنامهریزی، بکارگیری راهبردهای آمایش سرزمینی و توانمندسازی قشر محروم میباشد. بی- شک کاهش فاصله طبقاتی و افزایش دسترسی به خدمات اجتماعی در پهنه سرزمینی، مستلزم همت بیشتر مسئولین و اجرای 2 برنامههای منسجمتر میباشد تا در راستای هدف والای عدالت اجتماعی و در سایه نظام مقدس جمهوری اسلامی بتوان به توسعه پایدار دست یافت.

Authors

یعقوب زارعی

دانشجوی دوره دکتری جغرافیا و برنامه ریزی روستایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران