بررسی تاثیرآموزش فلسفه بر میزان انگیزه تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان دخترمقطع متوسطه استان گیلان

هدف کلی تحقیق بررسی تاثیرآموزش فلسفه بر میزان انگیزه تحصیلی و خلاقیت دانشآموزان است. روش تحقیق از نوع شبهتجربی با دو گروه آزمایش و گواه بصورت تصادفی است. که جامعه آماری آن دانشآموزان دخترمقطع متوسطه استان گیلان به تعداد 3821 نفر بوده که از این تعداد به روش نمونهگیری تصادفی از نوع خوشهای گروه آزمایش به تعداد 82 نفر و گروه گواه به تعداد 82 نفر در یک مدرسه گزینش شدند. که با بهرهگیری سازماندهی آموزش فلسفه در تحقیقات مشابه قبلی، طرح درس روزانه آن تنظیم گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انگیزه تحصیلی والرند و دیگران 3121 و پرسشنامه پرسشنامه خلاقیت که از تلفیق پرسشنامه های رادوسپ 3111 و انجمن خلاق آمریکا میباشند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به کارگیری آمار توصیفی و امار استنباطی برای آزمون فرضیهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که آموزش فلسفه به دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بر میزان انگیزه تحصیلی و خلاقیت انان تاثیرگذار است.نتیجه تحلیل کوواریانس متغیرهای تحقیق تفاوت بین گروه آزمایش و گواه معنیدار بوده و نتیجه نهایی آزمون لامبدا ویلکز در بررسی اثر ترکیبی متغیر مستقل بر متغیر وابسته و باتوجه به f محاسبه شده 17/52 و0/001 P< فرضیه تحقیق تایید نشد و شدت اثر متغیرمستقل بر متغیر وابسته بسیار بالا و به میزان 0/28 به دست آمده علاوه بر این تفاوت معناداری گروه ازمایش و گواه و شدت تاثیر به لحاظ مطلوب بودن به تفکیک در تاثیر آموزش فلسفه بر انگیزه تحصیلی و خلاقیت مورد تایید واقع شد

Keywords:

آموزش فلسفه , انگیزه تحصیلی , خلاقیت , دانشآموزان متوسطه