CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی رابطه هوش عاطفی و گرایش به نوآوری سازمانی مورد مطالعه: اداره کل استاندارد استان بوشهر

عنوان مقاله: بررسی رابطه هوش عاطفی و گرایش به نوآوری سازمانی مورد مطالعه: اداره کل استاندارد استان بوشهر
شناسه ملی مقاله: ICMM02_563
منتشر شده در دومین کنفرانس بین المللی مدیریت چالشها و راهکارها در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

فخریه حمیدیان پور - استادیار و عضو هیئت علمی گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه خلیج فارس بوشهر
هادی مقصودی - دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه خلیج فارس،

خلاصه مقاله:
در دنیای کسب و کار امروزی، نوآوری در سطح سازمانی می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار محسوب گردد. هوش عاطفی یکی از عواملی است که کارایی نوآوری فرد را در سازمان به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و افزایش نوآوری میتواند سازمانها را در جهان پرتلاطم رقابت به سمت موفقیت در بازارهای جدید سوق دهد. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه هوش عاطفی و گرایش به نوآوری سازمانی در میان کارکنان اداره کل استاندارد استان بوشهر انجام شده است. میزان هوش عاطفی 06 نفر از کارکنان، با استفاده ازپرسشنامه هوش عاطفی شرینگ که ابعاد خود آگاهی،خود مدیریتی، انگیزش، همدلی و مهارت اجتماعی را شامل است، سنجیده شد. همچنین گرایش به نوآوری سازمانی آنان توسط پرسشنامه )چوپانی ، 1936 ( با 11 گویه به دست آمده است. مقدار ضریب پایانی هوش عاطفی و گرایش به نوآوری به روش آلفای کرو نباخα=89% بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل و بررسی داده های گردآوری شده از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نشان دهنده وجود همبستگی معنادار بین ابعاد هوش عاطفی و گرایش به نوآوری می باشد. با توجه به اینکه بین هوش عاطفی و گرایش به نوآوری ارتباط معناداری وجود دارد می توان نتیجهگرفت که به منظور ارتقاء سطح بهره وری و افزایش عملکرد و کارایی سازمان باید به پرورش و افزایش هوش عاطفی در بین کارکنان به عنوان یک عامل مهم و اثر گذار در گرایش به نوآوری و خلاقیت توجه ویژه داشت.

کلمات کلیدی:
هوش عاطفی، نوآوری، الگوی هوش عاطفی گلمن

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/378763/