فاطمه یحیی تبار - کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی
زهرا عظیمی گلوگاهی - کارشناسی ارشد مدیریت سیستم های اطلاعاتی
محمد رامشگر - کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی

ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی و اجتماعی، نقش اساسی در فرآیند توسعه جوامع دارند. از آنجا که نمی توان اثر بنگاه های کوچک و متوسط را در رشد اقتصادی کشورها نادیده گرفت، برای پیشرو بودن در این امر کشورها اقدام به سیاستگذاری و برنامه ریزی های بلند مدت کرده و مشوق ها و شرایطی را به وجود می آورند تا از پتانسیل های سازنده ی کسب و کارهای کوچک و متوسط برای رسیدن به رشدی پایدار استفاده کنند. بنابراین به نظر می رسد که دولت در بهترین موقعیت برای تعیین سیاست و طراحی برنامه ها قرار دارد. دولت از طریق اعمال خط مشی می تواند در جهت توسعه خوشه های کسب و کار جهانی گام بردارد. بسیاری از سیاست گذاران تلاش کرده اند تا به استفاده عملی از مفهوم خوشه ها بپردازند و هر یک به نتایج متفاوتی دست یافته اند. در این میان نیز بسیاری از سیاست های خوشه در سطوح ملی و منطقه ای اصلاح و تعدیل شده است.در این مقاله ابتدا به مفهوم خوشه ها پرداخته شده است. سپس خوشه های کسب و کار، چالش های مدیریتی توسعه خوشه های کسب و کار، و در انتها نقش دولت در توسعه خوشه ها مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت به بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات مرتبط پرداخته شده است.

دولت، خوشه های صنعتی، کسب و کار